خانه » مطالب درسی » تصویر نویسی انشا آزاد صفحه 84 کتاب نگارش پایه هشتم درس 7 / به دو تصوير زیر با دقت نگاه كنيد و درباره تفاوت آنها بينديشيد

تصویر نویسی انشا آزاد صفحه 84 کتاب نگارش پایه هشتم درس 7 / به دو تصوير زیر با دقت نگاه كنيد و درباره تفاوت آنها بينديشيد

تصویر نویسی انشا آزاد صفحه 84 کتاب نگارش پایه هشتم
4.4/5 - (37 امتیاز)

در این مطلب از سایت برای شما کاربران عزیز تصویر نویسی انشا آزاد صفحه 84 کتاب نگارش پایه هشتم درس 7 را تهیه و منتشر کرده ایم

 

انشا تصویر نویسی صفحه 84 نگارش هشتم , گام به گام صفحه 84 درس 7 کتاب نگارش هشتم

جواب انشا صفحه 84 85 86 درس هفت نگارش هشتم

به دو تصوير زیر با دقت نگاه كنيد ؛ درباره تفاوت آنها بينديشيد و هر يک را در نوشته ای جداگانه توصيف كنيد. معيار سنجش نوشته های شما تشخيص دوستانتان است. يعنی زمانی كه نوشته هایتان را در کلاس ميخوانيد، آنها بايد تشخيص دهند هر نوشته مربوط به كدام تصوير است.

 

#1 تصویر نویسی انشا آزاد صفحه 84 کتاب نگارش پایه هشتم :

 

تصویر اول :

گله ای از گوسفندان و اسب ها به همراه صاحبانشان در حال کوچه کردن به ییلاق شده اند. تابستان سوزناکی در راه است پس افراد قبیله تصمیم به کوچ گرفتند. گرمای غیرقابل تحملی شده پس افراد قبیله یکی بچه اش را به کول خود بسته تا گرما و تشنگی او را اذیت نکند، یکی دیگر که گویا از مردمان عزیز بختیاری هستند با اسلحه و ادوات جنگی در جلوی افراد قبیله قرار دارد و راهنمای آن هاست.گرما بر روی این مرد پرا بهت تاثیر گذاشته اما او به روی خودش نمیاورد.کلاه نمدی بر سر گذشته که همان کلاه باعث گرمای زیادی میشود و تاثیر گرما را بر مرد دو برابر می کند.

 

تصویر دوم :

فصل زمستان با کوله باری از سرما فرا رسیده است مردمان قبلیه مجبور به کوچ به سمت قشلاق هستند. لباس های دو زن که بر روی اسب سوار شده اند بسیار زیبا هستند و هر کدام بچه های خودشان را بغل گرفته تا سرما آنها را نیازارد و گویا از لباس های محلی مردمان آن شهر است. مرد قبیله که جلودار همه است جامه سفید بر تن کرده و پرابهت و جسور گوسفندان و بزها را کنترل می کند و همچنین از خانواده و مردم قبیله حفاظت می کند.در تصویر مشاهده می کنید که پسر کوچک قبیله نیز با پای پیاده دوشادوش پدرش راه می رود که بعدا جانشین پدر و عهده دار قبیله خواهد بود.لباس محلی زنان دست به دست طبیعت داده اند و همرهنگ طبیعت و زیبایی های آن شده اند.در گوشه ای از تصویر می بینید که اسب ها هم در حال حمل کردن وسایل هستند و مردی که جلودار است یک چوب دستی را به همراه خودش دارد.

 

 

#2 تصویر نویسی انشا آزاد صفحه 84 کتاب نگارش پایه هشتم :

 

تصویر شماره یک :

گله ی گوسفند ها با همراهی سگ گله که جلودار گله است در بیابان بی آب و علف با رهبری صاحبان خود که سوار بر اسب ها، یکی نوزاد کوچکش را به کول خود بسته است. دونفر دیگر او را در آغوش گرفته و مردی که با لباس بختیاری خود و اسلحه ی آویزان بر دوش خود جلو دار و رهبری کل کاروان را بر عهده گرفته تا در صورت خطر و حمله ی گرگ ها و دزدان از کاروان و گله ی خود محافظت کند و اما این کاروان به قصد سفر یا مهاجرت با کوچ و بار و بندیل خود از میان دشت و بیابان و کوه گذر می کنند و تمام سختی های راه را برای مقصد خود به جان می خرند.

 

تصویر شماره دو :

تصویر شماره دوم دو زن سوار بر اسب را نشان می دهد که لباس های زیبا و خوش رنگی را بر تن کرده اند و هر کدام فرزند خود را در آغوش گرفته اند و مرد به همراه پسر بزرگ خود که در آینده جایگزین مرد خانواده می شود به همراه پدر خود جلودار راه می رود و بار و بندیل خود را به همراه اسب و خر و بز و گوسفند و بره ی خود با خود همراه نموده اند و به قصد سفر یا مهاجرت در کادر تصویر کوچ می کنند.

 

#3 تصویر نویسی انشا آزاد صفحه 84 کتاب نگارش پایه هشتم :

 

تصویر شماره یک :

تابستان سوزان فرا رسیده است و باری دیگر عشایر مجبور به کوچ به ییلاق شده اند . این گرما برای افراد قبیله غیر قابل تحمل است و همه را کسل کرده است . اسب ها تشنه اند و دیگر نای راه رفتن را ندارند .

بز ها و حیوانات دیگر از شدت خستگی نمی توانند جلوتر از قبیله حرکت کنند . این گرما حتی مرد پر ابهت قبیله را نیز آزار می دهد . اما ذره ای از ابهتش را کم نمی کند . این پوست سیاه رنگ و سوخته ی مردم قبیله ثمر تابستان های گرم در بیابان ها است .

مرد نمدی به سر سیاه پوشیده است و غافل از اینکه این لباس های سیاه باعث جذب گرمای بیشتری می شود . مرد برای اطمینان بیشتر تفنگی برای محافظت از قبیله همراه خود دارد.

 

تصویر شماره دو :

فصل زمستان فرا رسیده است و عشایر باری دیگر در حال کوچ کردن به قشلاق هستند . طبیعت جامه ی سفید به تن کرده است .گوسفندان و بز های قبیله نیز با طبیعت یکدست شده اند و جلوتر از قبیله حرکت می کنند .

مرد قبیله جامه ی سفید پوشیده است و بااستوار و ابهت گوسفندان و بزها را کنترل می کند همچنین از خانواده اش محافظت می کند . اسب ها شاد و سرحال هستند و برای رسیدن بهار لحظه شماری می کنند .

پسر کوچک قبیله نیز ابهت را از پدرش به ارث برده است زیرا از همین کودکی احساس مسئولیت می کند و پا به پای پدرش برای محافظت از خانواده تلاش می کند . نوزاد نیز با خوشحالی بقیه خوشحال است و با کوبیدن دستانش به هم تلاش می کند خوشحالی خود را نشان دهد .

گل های روی لباس محلی زنان دست به دست طبیعت داده اند و سفید پوش شده اند . در گوشه ای دیگر تعدادی اسب در حال حمل مقداری وسایل هستند و مرد چوبی را برای هدایت گوسفندان و بزها به دست گرفته است.

 

#4 تصویر نویسی انشا آزاد صفحه 84 کتاب نگارش پایه هشتم :

 

تصویر شماره یک :

آن چیزی که در تصویر اول در ذهن انسان تداعی میشود ابتدا زندگی عشایری است که با اسبها و دامهای خود در حال حرکت هستند .همیشه عشایر را مردمانی مهربان، و با صفا تصور می کنیم که تصویر به طور واضح نشان دهنده این مسئله است زیرا مردان را می بینیم که پیاده هستند و زنان و کودکان سوار برا سب هستند .
عشایر هر سال از منطقه سرد به منطقه گرم یا به اصطلاح از قشلاق به ییلاق می روند ، در اینجا مشخص است که فصل کوچ است و دامها پروار شده اند و برای استراحت زمستانی عازم هستند . سگهای گله یار همیشگی این مردمان مومن را می بینیم که در جلوی گله در حال حرکت هستند تا مواظب گوسفندان باشند و از آنها در مقابل حمله احتمالی گرگها محا فظت کنند .
در یکی از این تصاویر یکی از مردان را می بینیم که اسلحه به دوش گرفته است که شاید برای دفاع در مقابل راهزنان ویا برای دفاع در مقابل حیوانات وحشی و درنده مانند ببر ، پلنگ شیر و یا غیره از آن استفاده می کند .
در این تصویر میتوان شتاب و عجله را به طور واضح دید که همه در حال حرکت سریع هستند که شای بخاطر این باشد که اینها از غافله عقب مانده اند و باید به سرعت خود را به بقیه عشایر برسانند زیرا عشایر همیشه به صورت دسته جمعی کو چ می کنند.
در این تصویر ما شاهد لباسهای زیبای این مردم نیز هستیم که همگی نو و دارای رنگهای شاد وروشن هستند که شاید به نظر برسد که به جشن عروسی نیز دعوت شده اند . و اینها همه نشان دهنده شادبودن و زنده دلی این عزیزان است .
ما در پشت اسبها ی اینان زینهایی را می بینیم که نشان دهنده هنر دستی این مردمان سخت کوش است که در اوقات فراغت به کار بافت فرش و گلیم و قالیچه و غیره می پردازندکه در جاهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرند.
عشایر واقعا مردمانی مهربان ، سلحشور، خونگرم،هنرمند وعاری از دغدغه های روزمره هستند آنان سادگی را مایه مباهات خود و کار را باعث عزت وشرف خود می دانند و به دور از زرق وبرق های جامعه صنعتی مشغول به زندگی هستند و سخت کوشی و تلاش و زندگی سرشار از مهر ومحبت و با هم بودن را با هیچ چیز عوض نمی کنند ما باید این مردمان درود بفرستیم و همیشه به یاد آنان باشیم و برای سلامتی آنان وهمه هم وطنانمان دعا کنیم.

 

تصویر شماره دو :

آن چیزی در تصویر دوم میبینم بی ارتباط با تصویر اول نیست در اینجا مردی را می بینیم که با لباس سفید ودر کنار اسب ایستاده است احتمالا ایشان داماد هستند و این مراسم ، مراسمی است که به آن عروس بران می گویند یعنی خانواده واقوام داماد برای بردن عروس آمده اند زنان را می بینیم که با لباسهای شاد ومحلی در این مراسم حاضر هستند .
در اینجا فصل کار و کوشش است و این مراسم یکی از مراسمی است که در فصل گرما انجام میشود .
یکی از چیز هایی که در این مراسم دیده می شود و تقریبا یکی از لوازم اصلی زندگی این مردم است اسب است که همه خانوده ها یک یا چند اسب دارند که برای اهداف مشخصی ار آن استفاده میکنند . در عروسی و در مراسم عزا و کوچ وشکار از این حیوان نجیب استفاده می شود . در بعضی از مسابقات هم ممکن است از این حیوان با وفا استفاده شود.
این تصویر نشان دهنده این هم میتواند باشد که برای مراسم خواستگاری آمده اند و آدرس را گم کرده اند و همه در تلاش و جستجو براییافتن منزل عروس می باشند و منتظر هستند کسی بیاید و آ نان را تا خانه عروس همراهی کند .
به هرحال این تصویر نشان دهنده این است که او ضاع و احوال مرتب است و همه چیز عالی است و مردم از کوچ برگشته اند و گوسفندان خود را به قیمت خوبی نیز فرو خته اند و لباسهای نو خود را پوشیده اند و به استقبال سال نو میروند .
انشاء الله سال نو سال خوبی توام با خیر و برکت برای همه هموطنان عزیزمان باشد .

 

#5 انشا درباره تصویر نویسی صفحه 84 کتاب نگارش پایه هشتم :

 

تصویر شماره یک :

تابستان گرم و خشک فرا رسیده است و باری دیگر عشایر مجبور به کوچ به ییلاق شده اند. این گرما برای افراد قبیله غیر قابل تحمل است و همه را کسل کرده است. اسب ها تشنه اند و دیگر نای راه رفتن را ندارند. بز ها و حیوانات دیگر از شدت خستگی نمی توانند جلوتر از قبیله حرکت کنند. این گرما حتی مرد پر ابهت قبیله را نیز آزار می دهد. اما ذره ای از ابهتش را کم نمی کند. این پوست سیاه رنگ و سوخته ی مردم قبیله ثمر تابستان های گرم در بیابان های عربستان است. مرد نمدی به سر سیاه پوشیده است و غافل از اینکه این لباس های سیاه باعث جذب گرمای بیشتری می شود. مرد برای اطمینان بیشتر تفنگی برای محافظت از قبیله همراه خود دارد.

 

تصویر شماره یک :

فصل زمستان بی رحم فرا رسیده است و عشایر باری دیگر در حال کوچ کردن به قشلاق هستند. طبیعت جامه سفید به تن کرده است. گوسفندان و بز های قبیله نیز با طبیعت یکدست شده اند و جلوتر از قبیله حرکت می کنند. مرد قبیله جامه ی سفید پوشیده است و بااستوار و ابهت گوسفندان و بزها را کنترل می کند همچنین از خانواده اش محافظت می کند. اسب ها شاد و سرحال هستند و برای رسیدن بهار لحظه شماری می کنند. پسر کوچک قبیله نیز ابهت را از پدرش به ارث برده است زیرا از همین کودکی احساس مسولیت می کند و پا به پای پدرش برای محافظت از خانواده تلاش می کند. نوزاد نیز با خوشحالی بقیه خوشحال است و با کوبیدن دستانش به هم تلاش می کند خوشحالی خود را نشان دهد. کل های روی لباس محلی زنان دست به دست طبیعت داده اند و سفید پوش شده اند. در گوشه ای دیگر تعدادی اسب در حال حمل مقداری وسایل هستند. مرد برای محافظت از قبیله چوبی را همراه خود دارد.

 

#6 انشا در مورد تصویر نویسی صفحه 84 کتاب نگارش پایه هشتم :

 

تصویر شماره یک :

از کوچک تا بزرگ، سوار بر اسب ها شده و بیایان ها را طی می کردند، مقصد مشخصی نداشته اما، بچه ها را بر آغوش اسب های خسته و تشنه گذاشته و به راه افتاده بودند.
گویا که، برای همیشه می روند ، زیرا، از بره ها گرفته تا سگ گله را به همراه داشته و باهم می رفتند.
پالون های دست دوز و زیبایشان، در آن کویر تشنه و زشتی تنهایی، بازهم به چشم آمده و خود نمایی می کرد، مردی با لباس مشکی، در ابتدا ایستاده و در پی هدایت آن ها بود، به کجا؟ آن را دیگر خدا داند. زن های خسته و تشنه ای که نای هدایت اسب ها را نداشته و از درون بدنشان، فریاد گرسنگی گوش را کر می کند.

 

تصویر شماره دو :

اسب های آماده شده، تمیز، زیبا و سیراب، بانو های با کمالاتی را بر دوش گرفته و پا به حرکت می رقصاند، بانو هایی که با لباس های هزار رنگ و زیبا، کودکان تپل و سر حال را به آغوش گرفته و دست بر یال اسب های زیبا می کشند.
گوسفندان و بزغاله هایی که در گوشه مشغول حرکت بوده و تمیز و سیر هستند و در هر کنجی پی تکه نان و غذایی نگشته و مردی سفید پوش که به همراه فرزندش هدایتشان می کند، در این قبلیه، خبری از گرسنگی و تشنگی، بی پولی و خستگی نبوده و حتی این سفر ها، لذت بخش نیز بوده و حال و هوایشان را تغییر می دهد.

 

پایان مجموعه

تصویر نویسی انشا آزاد صفحه 84 کتاب نگارش پایه هشتم

دیدگاه ها 2 دیدگاه
  1. آراز گنج پور
    در تاریخ 1401\/01\/20 :

    سلام انشا ها خیلی عالی بود ممنون

  2. رایان
    در تاریخ 1400\/12\/01 :

    عالی بود

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *