خانه » مطالب درسی » گسترش و بازنویسی ضرب المثل درخت هر چه بارش بیشتر می شود سرش فروتر می آید صفحه 83 نگارش دهم

گسترش و بازنویسی ضرب المثل درخت هر چه بارش بیشتر می شود سرش فروتر می آید صفحه 83 نگارش دهم

جواب گسترش مثل نویسی صفحه 83 درس پنجم نگارش دهم
5/5 - (3 امتیاز)

گسترش و بازنویسی ضرب المثل درخت هر چه بارش بیشتر می شود سرش فروتر می آید صفحه 83 نگارش دهم

✅ گسترش ضرب المثل درخت هر چه بارش بیشتر می شود سرش فروتر می آید

 

طبیعتا درخت هرچه پر میوه تر باشد، در اثر سنگینی آنها خمیده تر و افتاده تر می شود. این ضرب المثل را بیشتر در مواقعی به کار می برند که بخواهند بر لزوم فروتنی و افتادگی آدمی اشاره کنند.

همانطور که درخت به میزانی که میوه ببار می آورد شاخه هایش سنگین تر می شود و به طرف زمین خم و پربارتر می شوند، انسان ها نیز هر چه به لحاظ علمی، ادبی و معنوی غنی تر و بی نیاز می گردند، تمایل به مطرح کردن خویش در آنان کمتر شده و نیاز به جلب توجه و فخر فروشی به دیگران در آنان کاهش می یابد.

در واقع پیام این ضرب المثل این است که این انسان های فروتن و متواضع هستند که از روی دانایی و خردمندی که در زندگی کسب کردند، همواره در تقابل با دیگران فروتنی و تواضع پیشه می کنند و در طرف مقابل کسانی که سرشان را از روی غرور بالا میگیرند و فروتنی تو تواضع ندارند، اتفاقاً از روی بی باری و بی مغزی شان است.

 

✅ گسترش ضرب المثل درخت هر چه بارش بیشتر می شود سرش فروتر می آید

 

مقدمه : درخت هر چه پر بارتر باشد سرش پایین تر است بنام خدایی که انسان را آفرید و تنها ملاک برتر ی انسانها را به یکدیگر تقوا دانست بارها ضرب المثلهایی را شنیدهایم که مثلا میگویند درخت هر چه پر بارتر باشد سر ش پایین تر است و یا هرگز نخورد آب زمینی که بلند است .ما در زندگی روزمر ه خود با چنین افراد ی بارها و بارها برخورد کرده ایم و میزان محبوبیت این افرا را در نزد مردم دیده و شنیده ایم .

بدنه : دو دوست بودند که از بچه گی با هم در یک محله زندگی میکردند دریک مدرسه درس می خواندند و دریک دانشگاه و در یک رشته تصیلی پذیرفته شدند یعنی در رشته پزشکی در اینجا کم کم اختلاف فکری این دو مشخص شد یکی از انا ن دچار غرورو خود خواهی شد و درس را تنها برای پول درآوردن وکسب مال و ثروت و خرید خانه وماشین شیک میخواست ولی دیگری میخواست از علمش در راه خدمت به مردم استفاده کند و همینطور برای امرار معاش زندگی کم کم اختلاف فکر ی باعث جدایی این دو از یکدیگر شد. بعدا ز پایان در س و گرفتن مدرک وتخصص آنها مشغول به کار شدند یکی برای گذراندن طرح عازم مناطق محروم شدودیگری به یک شهر شلوغ رفت آن کس که برای طرحش به مناطق محروم رفته بود بعد از مدتی محبوبیت بسیاری به دست آورد زیرا برای بیماران احترام ویژه ای قائل می شد ، به افرا نیازمند کمک میکرد و برای عیادت بیمارانی که توانایی راه رفتن نداشت به منزل آنان می رفت ،مشکلات دانش آموزان را در درسهایشان اگر فرصت میکرد حل میکرد و در همه زمینه ها یار و مددکار مردم آن محل بود . مردم نیز برای سلامتی و موفقیت او دعا میکردند .

آن یک نفر که برای طرحش به شهر شلوغ رفته بود همه بیماران در حد یک دکتر به او مراجعه میکردند وهرگز سراغی از او نمی گرفتند مگر در مواقعی که لازم بود به پزشک مراجعه کنند . وی دچار غرور و خود خواهی شده بود و خود را عالم همه علوم میدانست به همین خاطر دوستان زیادی نداشت و بیشتر او قات تنها بود ودر کارش هم بیشتر از یک پزشک معمولی نبود و بالا خره به همان مطب شخصی بسنده کرد و کسی از او دیگر سراغی نگرفت وی علیرغم اینکه پزشک موفقی بود ولی از علمش در جهت خدمت به خلق خدا استفاده نکرد ،و کارش تنها جهت رضایت خودش بود نه در راه رضای خدا، ولی دوست وی که بسیار متواضع بود و هیچ غروری در وی را ه پیدا نکرد به سمینارهای مختلف دعوت می شد و مقاله های علمی بسیاری نوشت که همه در راه رضای خدا بود . او شاگردان زیادی را تعلیم داد که همگی موفقیتهایشان را مدیون او می دانند و بیمارانی که به مدد او شفا یافتند همیشه و در همه حال دعا گوی وی بودند.

 

 

جواب گسترش ضرب المثل درخت هر چه بارش بیشتر می شود سرش فروتر می آید صفحه 83 نگارش دهم

منبع : درس کده

 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *