خانه » مطالب درسی » انشا درباره محل زندگی ما با ریز موضوع صفحه 52 نگارش پایه هفتم

انشا درباره محل زندگی ما با ریز موضوع صفحه 52 نگارش پایه هفتم

انشا محل زندگی ما با ریز موضوع صفحه 52 نگارش پایه هفتم
4.3/5 - (33 امتیاز)

در این مطلب از سایت برای شما کاربران عزیز انشا محل زندگی ما با ریز موضوع صفحه 52 نگارش پایه هفتم را تهیه و منتشر کرده ایم

 

انشا درباره محل زندگی ما , انشا صفحه 52 کتاب نگارش پایه هفتم , انشای درس 4 صفحه 52 در مورد محل زندگی ما با مقدمه و نتیجه ,گام به گام صفحه 52 نگارش هفتم

یکی از موضوع های کلی زیر را انتخاب کنید آن را به ریز موضوع هایی تقسیم کنید و درباه یکی از این ریز موضوع ها متنی بنویسید

 

انشا محل زندگی ما با ریز موضوع :

 

مقدمه
تا دیروز که معلم به ما موضوع انشا درباره زیبایی های محل زندگی خود را نداده بود، فقط به مشکلات و ناهنجاری های محله شلوغ و پر سر و صدایمان فکر کرده بودم اما حالا که دقیق تر نگاه می‌کنم می‌بینم زیبایی‌های زیادی هم در این محله وجود دارد که می‌توان درباره اش نوشت و من تا به حال به آن ها دقت نکرده بودم.

بدنه انشا
یکی از زیبایی های محل زندگی ما گنبد آبی و پر نقش و نگار مسجدی است که از حیاط خانه ما پیداست. عصرها وقتی از مدرسه برمی‌گردم، به کوچه مان که می‌رسم اول از همه چشمم به آن می‌افتد و این تصویر احساس آرامش به من می‌دهد.

یک درخت قدیمی چاق و چله آخر کوچه هست که خیلی قدیمی به نظر می‌رسد. به نظرم درخت مهربان و پیر و صبوری می‌آید که افراد زیادی را در این محل از گذشته تا کنون دیده و می‌شناسد. خوب که نگاه می‌کنم تنه تنومند و قامت بلند این درخت و برگ های سایه گستر آن خیلی قشنگ است.
سر کوچه ما یک بقالی کوچک محلی هست که اگرچه اجناس زیادی ندارد اما خیلی رنگی رنگی و باصفاست. جلوی مغازه اش از توپ های رنگی و اسباب بازی‌های ساده تا خوراکی ها و تنقلات جذاب و اشتها برانگیز پیدا می‌شود. صاحب مغازه یک پیرزن مهربان است که اگرچه بعضی وقت‌ها عصبی می‌شود و غر می‌زند اما بچه های محل را خیلی دوست دارد و برای همه ما مثل مادربزرگ می‌ماند.

یکی دیگر از زیبایی های محل زندگی ما، گوشه ای است که افراد محله برای گربه ها غذا و آب می‌گذارند و گربه های گرسنه و خسته به آنجا پناه می‌برند.

نتیجه
حالا که درباره زیبایی های محله مان فکر می‌کنم و از آن می‌نویسم احساس می‌کنم اینجا را بیش از پیش دوست دارم و احساس تعلق زیادی به آن دارم. از معلم مان تشکر می‌کنم که این موضوع انشا را به ما داد تا بتوانیم خوبی ها و زیبایی را بیشتر ببینیم و قدر آن ها را بدانیم.

 

 

انشا درباره محل زندگی ما با ریز موضوع

 

محل زندگی هر فرد نشانه هر فرد است شاید بعضی از افراد به خاطر کار و یا مشکلات دیگر دست به تغییر محل زندگی خود داده اند .

شاید یک خانواده به هر دلیلی تغییر به محل زندگی چندین ساله اقوام خود بدهد اما نام آن محل با تغییر مکان هم بر‌ روی آن فرد میماند .

محل زندگی ما دارای همسایه های خوبی است و در محل زندگی‌ ما پارک محلی وجود دارد که بچه های محل و بعضی از خانواده ها عصر ها به آنجا میروند و اوقات خود را میگذرانند .

همچنین چند روز پیش همسایه جدید برایمان آمد و همه به ورود آن به این محل به خانه او رفتند و به او خوش آمد گویی گفتند .

هر نقطه اش برای هر یک از ما دارای ارزش و احترام خاصی است .

هر نقطه اش محل زندگی یکی از ماست که ما در آن بزرگ شدیم .

رشد کردیم و بعد از گذراندن همه خوبی ها و بدیهایش می میریم .

محل زندگی هر فرد مثل یک شناسنامه هست که باید به آن بالید .

یک توصیف کلی از محل زندگی خودم بکنم :

محل زندگی ما جایی با صفا,صمیمیت و مردمانی خونگرم و مهمان نواز دارد .

خانه هایی نزدیک به هم درخانی بلند مسجد هایی که در آن صدای زیبای اذان به گوش می رسد … خانواده ای مهربان و هم دل که در همه ی لحظات زندگی همراه و هم یار ما هستند …

 

انشا در مورد محل زندگی ما با ریز موضوع

 

تمام خانه هایی که در اطرافمان می بینیم، محل زندگی خانواده های مختلفی هستند. خانه ی ما هم در گوشه ای از این هزاران خانه گوناگون قرار گرفته است. محل زندگی ما باصفا و زیباست با ساختمان های کوتاه و بلندش. بعضی از ساختمان ها آنقدر بلندند که گاهی از بس که گردنت را برای دیدن نوکشان در اوج آسمان به عقب خم می کنی، خشک می شود!

بعضی هایشان هم بوی زندگی های صاف و ساده ی قدیمی را می دهند. یکرنگ و خودمانی. دیگر از طبقه های سر به فلک کشیده در آنها خبری نیست. حیاطشان پر از گلدان هاییست که گل های رنگی را در دلشان جای داده اند؛ و حوض آب پر از ماهی که دیگر کمتر جایی می توان همچین خانه هایی با حوضچه های باصفایش پیدا کرد.

در محل زندگی ما پارک های بسیاری وجود دارد؛ پارک هایی که محل تفریح و بازی های ما در اوقات تفریحمان است. دیگر کسی هم به سر و صدایمان اعتراضی نمی کند. اطراف پارک و خیابان هایمان پر از مغازه های مختلف است. از لوازم التحریر و بقالی گرفته تا قنادی و نجاری! خلاصه همه چیز هست!

در محل زندگی ما همه نوع همسایه وجود دارد. همسایه دلسوز، همسایه بی تفاوت، همسایه بداخلاق و همسایه خوش اخلاق! با این حال در بیشتر مراسم ها به هم لبخند میزنند و همسایه داری می کنند! ما در محل زندگیمان مراسم های مذهبی بسیاری داریم. ماه محرم و صفر را عزاداری می کنیم و عید غدیر و تولد امام مهدی (عج) و تولد دیگر امامانمان را جشن می گیریم؛ با این کار هم به یاد امامانمان هستیم هم دلهایمان را بیشتر بهم نزدیک می کنیم.

محل زندگی ما با تمام آرامش و شلوغی اش زیباست. این بود انشای من …

 

انشا در مورد محل زندگی ما صفحه 52 نگارش هفتم

 

ما دریک گوشه ی این سرزمین خاکی چشم به جهان گشودیم . جهانی که هر منطقه آن محل زندگی یکی از افراد این جامعه است .

هر نقطه اش برای هر یک از ما دارای ارزش و احترام خاصی است . هر نقطه اش محل زندگی یکی از ماست که ما در آن بزرگ شدیم . رشد کردیم و بعد از گذراندن همه خوبی ها و بدیهایش می میریم .

محل زندگی ما جایی با صفا,صمیمیت و مردمانی خونگرم و مهمان نواز دارد .خانه هایی نزدیک به هم درخانی بلند مسجد هایی که در آن صدای زیبای اذان به گوش می رسد …

خانواده ای مهربان و هم دل که در همه ی لحظات زندگی همراه و هم یار ما هستند محل زندگی ما جایی است که به آن افتخار میکنیم و هر بار با به زبان آوردن نام آن احساس غرور و سر بلندی میکنیم . من به محل زندگی خود افتخار میکنم و خوشحالم که در این جا زندگی میکنم.
در آخر از شما تشکر میکنم که به انشاء من گوش دادین

 

انشا کوتاه درباره محل زندگی ما با ریز موضوع

 

محل زندگی ما جایی است که در آنجا زندگی کردیم و بزرگ شده ایم و خاطرات شیرین و یا تلخی از آن داریم .

همسایه ها در محل زندگی ما مردمانی مهمان نواز و خونگرم هستند و در صورت نیاز به کمک بقیه همسایه ها می شتابند و از کمک کردن به همدیگر دریغ نمی کنند .

در مسجد محل زندگی ما در هر سه نوبت نماز جماعت برپا می شود و اکثر مردم محل صبح زود با صدای زیبای اذان از خواب بیدار می شوند و نماز صبح را در مسجد محل می خوانند .

در پارک محل زندگی ما خانواده ها گرد هم جمع می شوند و با همدیگر صحبت می کنند . بچه ها با وسایل بازی موجود در پارک مشغول بازی می شوند . بعضی از خانواده ها در روزهایی که هوا خوب است غذای خود را به پارک محل می برند و می خورند .

محل زندگی ما چندین مغازه سوپر مارکتی دارد و فروشنده های سوپر مارکت بسیار خوش اخلاق و مهربان هستند . خانواده ها اکثر وسایلی را که برای زندگی به آن نیاز دارند از این مغازه ها خریداری می کنند .

نانوایی محله ما هر روز و در هر زمانی نان می پزد و ما همیشه غذاهای خود را با نان تازه و گرم می خوریم و لذت می بریم .

محل زندگی ما جایی است که باعث می شود ما در رفاه و آسایش و امنیت زندگی کنیم و از زندگی خود لذت ببریم .

 

انشا  زیبا با موضوع محل زندگی ما 

 

محل زندگی ما جایست با آب و هوایی بسیار دلنشین چه روز هایی گرم و افتابی آن و چه روز های سرد و برفی آن چه روزهایی که بر روی درختان شگوفه های رنگارنگ نشسته اند چه روز هایی که برگ های زیبا و سبز و خوشرنگ .. چه روزهایی که هیچ لباسی بر تن درختان نیست و چه روز هایی که برف بر روی درختان نشسته را دوست دارم

من جای جای محل زندگی خود را کوچه, خیابان ,دوستان و هم محلیانم همه جای محل زندگی خورد را دوست دارم و به آن افتخار میکنم غذا های محلی بسیارند و لباس های محلی زیبا و مردانی شاد داریم

محل زندگی من یعنی جایی که در آن احساس امنیت و شادی می کنم.

 

انشا  محل زندگی ما با مقدمه بدنه و نتیجه

 

مقدمه : انشایی درباره محل زندگی من خیلی دوست داشتم یک روز درباره محل زندگی خود بنویسم و همیشه دنبال فرصتب بودم تا بدست بیاورم و در این مورد بنویسم و حالا که این فرصت بدست امده چه خوب است که از محل زندگی ام بنویسم.

متن انشا : من محل زندگی امان را خیلی دوست دارم چون همیشه وقتی از محل زندگی خود به دیگران تعریف میکنم حال خودم خوب می شود ممکن است خیلی از ادم ها محل زندگی اشان شبیه محل زندگی من باشد ما دریک خانه ای در وسط یک باغ کوچک زندگی میکنیم خانه ی ما اپارتمانی نیست و این مایه ی خوشحالی من است چرا که مجبور نیستم خیلی از چیزها را تحمل کنم مثل اینکه خانه ی ما نه پله ی زیادی دارد نه هیچی بلکه صبح که می شود در خانه امان را که باز میکنم هوایی از سمت بیرون به داخل خانه می اید و لذت بخش است این هوای خوب روبرو شدن با درختان و سبزه های داخل حیاط من این زیبایی و هوای خوب و حال خوب را با هیچ چیزی حاضر نیستم عوض کنم چون برای من ارزشمند است و این کافی است برای من از هوای الوده ما هیچ خبری نداریم چرا که محل زندگی ما اسمان همیشه رنگ ابی روشن به خود را بر تن دارد پرندگان همیشه از بالای خانه های ما راهی میشوند و صدایشان همیشه در گوش من هست صدای جیک جیک جوجه هایمان در حیاط و نگاه های من از پشت در به ان ها لذتی دیگر را بیان می کند من به راحتی در اطراف خانه امان میگردم چرا که هیچ ترسی در من نیست که ماشینی ناگهان از جاده بگذرد و برای من خطرناک باشد بلکه من با دلی باارامش راهی هرسمت خانه می شوم دوستان زیادی دارم من و دوستانم در محل زندگی امان محلی برای بازی هایمان داریم جایی که حتی اگر سروصدایمان زیاد هم باشد کسی اذیت نمی شود محل زندگی ما ازادی زیادی دارد ازادی به این معنا که محلی برای زندگی واقعی محلی برای بازی های کودکانه ما محلی برای امنیت من من محل زندگی خود را خیلی دوست دارم چرا که در ان از هیچ تصادفی نمیترسم در ان از هیچ میانبری نمیترسم .

نتیجه گیری : محل زندگی هر انسانی متعلق به اوست و انسان حق این زندگی را دارد اینکه به محل زندگی خود افتخار کند و ان را طراوتی ببخشد که حال خودش را هم خوب کند ، محل زندگی خیلی از ماها شاید محل اصالت واقعی ما نباشد اما محلی است که باید برای زیبایی ان تلاش بسیار زیادی کنیم.

 

 

انشا کوتاه محل زندگی ما با ریز موضوع

 

مقدمه : به نام آنکه رود را محل زندگی ماهی و زمین را محل زندگی من و امثال من قرار داد

زندگی یعنی چه ؟ یعنی کوشیدن و کشیدن خود از باتلاقهاست ؛ نه در پر قو نشستن . زندگی هرگونه باشد زیباست . چه با گل و چمن ، چه بی آب و علف . اگر در نقشه ی ایران – تهران بنگریم ، یک ستاره می بینیم که در جنوب غربی تهران واقع شده است و آن ستاره شاید زیبا نباشد ، ولی با ایمان و تقوای مردمان آن نورانی و زیبا خواهد شد . و در عرش خود زیباتر هم دیده خواهد شد . جایی که من زندگی می کنم دارای آدمان خوب و صمیمی است که بسایر آدم های با اخلاق و رفتار اند . اگر بخواهیم به خیابان ها بنگرم ، آنقدر تعدادشان زیاد است که یاد پرتوهای نور خورشید می افتم . که نورهایش بر همه جا سایع گسترده است . در هر خیابان چندین کلبه زیبا به چشم می رسد که در هر کدام از آنها تعداد زیادی فرشته زندگی می کند . اذان خانه ای در روبروی کوچه ی ما موج می زند که هنگام گفتن اذان ، بلبلی شروع به گفتن ، سخن های الهی می کند یک مسجد زیبا که ما به زیر سایه آن زندگی می کنیم . وقتی به مدرسه فکر می کنم به قسمت جذاب آن تفکری به خرج می دهم تا به کتابخانه مدرسه می رسم ، چیزی که در واقع محل اجتماع برخی دانش آموزان است . و همانند صدفی می ماند که چند مروارید را در دل خود می پروراند . برای رفتن به آنجا علاقه را نسبت به کتابها شکوفا می کنم . سختی باعث می شود که انسان چهره ی واقعی و استعدادهای خودش را بفهمد و به آنها پی ببرد

 

انشا کوتاه درباره محل زندگی ما با ریز موضوع

 

ما دریک گوشه ی این سرزمین خاکی چشم به جهان گشودیم . جهانی که هر منطقه آن محل زندگی یکی از افراد این جامعه است .

هر نقطه اش برای هر یک از ما دارای ارزش و احترام خاصی است . هرنقته اش محل زندگی یکی از ماست که ما در ان بزرگ شدیم . رشد کردیم و بعد از گذراندن همه خوبی ها و بدیهایش می میریم .

محل زندگی ما جایی با صفا,صمیمیت و مردمانی خونگرم و مهمان نواز دارد .خانه هایی نزدیک به هم درخانی بلند مسجد هایی که در ان صدای زیبای اذان به گوش می رسد … خانواده ای مهربان و هم دل که در همه ی لحظات زندگی همراه و هم یار ما هستند محل زندگی ما جایی است که ب ان افتخار میکنیم و هر بار با به زبان اوردن نام آن احساس غرور و سر بلندی میکنیم . من به محل زندگی خود افتخار میکنم و خوشحالم که در این جا زندگی میکنم

 

انشا  محل زندگی خود را توصیف کنید و آن را به صورت ریز موضوع هایی بنویسید

 

محل زندگی ما روستایی در حومه شهر است.روستایی که برکه اش محل تغذیه پرندگان و محل زندگی آبزیان و ماهی هاست.
خانه های کاه گلی و سنگی که با بارش باران بودی دلنشینی را در فضا پر می کند.بویی که کافی است چشمانت را ببندی و نفس بکشی با تک تک سلولهایت.
باریکی کوچه هایش می تواند یا آور قلبهایی باشید به وسعت دریا.
خانه هایی با حیاط های زیبا که گوشه گوشه اش را درختان انگور و گل یاس پر کرده و یک حوض آبی با ماهی های قرمز که تابستان ها هندوانه داخل آن زیبایی اش را تکمیل می کند.
کمی آن طرف تر چشمه آبی است که صدای شرشر بهم خوردن آب و سنگ،هوس بازی های کودکی را در دورنت زنده می کند.
در کنار چشمه ی آب تپه هایی است با گلهای لاله و شقایق و درختان انبوه و در آخر پاییز روستایمان را با هیچ چیز عوض نمی کنم،پاییزی که صدای خردشدن برگهایش زیر پاهایم شاید زیباترین آهنگ طبیعت باشد.

 

انشا صفحه 52 نگارش هفتم محل زندگی ما 

 

تمام خانه هایی که در اطرافمان می بینیم، محل زندگی خانواده های مختلفی هستند. خانه ی ما هم در گوشه ای از این هزاران خانه گوناگون قرار گرفته است. محل زندگی ما باصفا و زیباست با ساختمان های کوتاه و بلندش. بعضی از ساختمان ها آنقدر بلندند که گاهی از بس که گردنت را برای دیدن نوکشان در اوج آسمان به عقب خم می کنی، خشک می شود!

بعضی هایشان هم بوی زندگی های صاف و ساده ی قدیمی را می دهند. یکرنگ و خودمانی. دیگر از طبقه های سر به فلک کشیده در آنها خبری نیست. حیاطشان پر از گلدان هاییست که گل های رنگی را در دلشان جای داده اند؛ و حوض آب پر از ماهی که دیگر کمتر جایی می توان همچین خانه هایی با حوضچه های باصفایش پیدا کرد.

در محل زندگی ما پارک های بسیاری وجود دارد؛ پارک هایی که محل تفریح و بازی های ما در اوقات تفریحمان است. دیگر کسی هم به سر و صدایمان اعتراضی نمی کند. اطراف پارک و خیابان هایمان پر از مغازه های مختلف است. از لوازم التحریر و بقالی گرفته تا قنادی و نجاری! خلاصه همه چیز هست!

در محل زندگی ما همه نوع همسایه وجود دارد. همسایه دلسوز، همسایه بی تفاوت، همسایه بداخلاق و همسایه خوش اخلاق! با این حال در بیشتر مراسم ها به هم لبخند میزنند و همسایه داری می کنند! ما در محل زندگیمان مراسم های مذهبی بسیاری داریم. ماه محرم و صفر را عزاداری می کنیم و عید غدیر و تولد امام مهدی (عج) و تولد دیگر امامانمان را جشن می گیریم؛ با این کار هم به یاد امامانمان هستیم هم دلهایمان را بیشتر بهم نزدیک می کنیم

 

پایان مجموعه

انشا محل زندگی ما با ریز موضوع صفحه 52 کتاب نگارش پایه هفتم 

کاری از گروه آموزشی درس کده

دیدگاه ها 2 دیدگاه
  1. ساناز مرتضوی
    در تاریخ 1400\/10\/28 :

    Good

  2. ایناز
    در تاریخ 1400\/10\/06 :

    خوبه آموزشی و جالب بود

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *