خانه » مطالب درسی » انشا آزاد صفحه 20 نگارش پایه هشتم با رعایت مقدمه بدنه و نتیجه و طبقه بندی ذهن و نوشته

انشا آزاد صفحه 20 نگارش پایه هشتم با رعایت مقدمه بدنه و نتیجه و طبقه بندی ذهن و نوشته

انشا آزاد صفحه 20 نگارش پایه هشتم
4.2/5 - (158 امتیاز)

در این مطلب از سایت برای شما کاربران پایه هشتمی انشا آزاد صفحه 20 کتاب نگارش پایه هشتم را تهیه و منتشر کرده ایم

 

انشا آزاد صفحه 20 نگارش پایه هشتم با رعایت مقدمه بدنه و نتیجه و طبقه بندی ذهن و نوشته

اکنون پس از انتخاب موضوع دلخواه، سفر نوشتن را آغاز کنید. با توجه به نقشە نوشتن که در درس آموختید، به سمت مقصد حرکت کنید.

 

انشا شماره یک : ( موضوع باران  ) 

 

مقدمه انشا صفحه 20 پایه هشتم : : در دل من شور و هیجانی تازه جان میگیرد .وقتی قطرات باران بروی شیشه ها می نشیند انگار مهمان جدیدی به خانه ما می آید به طوری که با امدنش نشاط و طراوتی که به همراه دارد به خانه ما نیز وارد می شود.

بدنه: وقتی صدای چک چک باران به گوش می رسد تازه به یاد می اورم که خداوند چه زیبایی های فراوانی آفریده ونعمت های بیکرانی را در اختیار ما قرار داده تا به نهایت از انها استفاده کنیم

وقتی دانه های بلورین بر روی زمین می افتد ،دل زمین شسته می شود؛ای کاش ما هم همین گونه بودیم . ای کاش با باریدن باران تمام بدیها از دل ما شسته می شد واز بین می رفت .

نتیجه: وقتی باران می بارد درختان ،گل ها ،چمن ها جانی دوباره می گیرند گویی دوباره متولد شده اند ،سرشان را به آسمان بلند می گیرند واز خدا به خاطر این نعمت تشکر می کنند .ما انسانها نیز با شنیدن صدای باران با طراوت می شویم واز این نعمت خداوند نهایت استفاده رامی بریم .

 

انشا شماره دو : ( موضوع معلم ) 

 

 

مقدمه انشا: معلم بعد از خداوند ، پدر و مادر چهارمین شخصی است که دلسوزی هایش برایمان از ته دل است و همیشه نگران آینده ماست.

بدنه انشا صفحه 20 پایه هشتم : یکی از اساسی ترین کارها در هر کشور تعلیم و تربیت درست است.

یعنی کسی باشد که به ما آموزش بدهد چگونه رفتار کنیم چه شخصیتی داشته باشیم و …

رسالت تعلیم و تربیت بر دوش معلم است. از نظر من معلم بودن شغل بسیار مهمی است که در آینده جامعه اثر دارد و اگر معلمی در تربیت و آموزش شاگردانش کوتاهی کند باعث می شود آینده جامعه دچار مشکل شود.

در واقع تعلیم و تربیت درست آینده ی کشور را می سازد . شغل معلمی شغل پیامبران و امامان است و درست مانند این است که مرده را زنده میکند و جان دوباره به او می بخشد.

معلمان بیشترین تاثیر را در جامعه دارند زیرا همه، آنها را الگوی خود می‌دانند و می خواهند مانند آنان رفتار کنند.

معلمی نوعی عشق است که حاضر است زمان زیادی از خودش را در اختیار دانش‌آموزان قرار دهد و راهنمای آن ها باشد.

معلم ما را با گذشته آشنا می کند تا از آن درس بگیریم و ما را آماده می کند تا آینده و فردایی بهتر را رقم بزنیم.

در نهایت با قاطعیت می‌توان گفت معلمی شغلی است که هر کسی نمی‌تواند آن را برعهده بگیرد.

نتیجه این انشای زیبا : معلم دوست و همراه ما در سنین مختلف است. احترام گذاشتن به آنها از وظایف اصلی ماست زیرا ما همیشه مدیون زحمات و تلاش آنها هستیم.

 

انشا شماره سه : ( موضوع باد آورده را باد می برد ) 

 

مقدمه : از کودکی تا کنون شنیده ایم که گفته اند باد آورده را باد می برد . این مثل زمانی استفاده می شود که برای به دست آوردن چیزی زحمت نکشیده باشی و معلوم است که آن را زود از دست میدهی.

بدنه انشا صفحه 20 پایه هشتم : چند سال پیش، هوا طوفانی شد . همسایه ما پنجره اتاقش را باز گذاشته و فراموش کرده بود آن را ببندد .

در آن باد و طوفان، یک طوطی زیبا با ترس و عجله وارد اتاق او شد. همسایه ما هم زود پنجره را بست تا طوطی فرار نکند و عصر همان روز برایش قفس خرید . طوطی را زندانی کرد و پشت پنجره گذاشت .

ما بچه ها بعد از مدرسه پشت پنجره خانه همسایه می رفتیم و با طوطی حرف می زدیم.

همسایه می گفت به بالاترین قیمتی که پیشنهاد دهیم حاضر است طوطی را به ما بفروشد .

طوطی خیلی غمگین بود و به جز سلام، چیز دیگری نمی گفت .همسایه دائما دنبال مشتری برای طوطی می گشت .

یک روز که آقای همسایه بیرون رفته بود، دخترش برای اینکه طوطی خوشحال شود، آن را از قفس بیرون آورد .

طوطی هم از فرصت استفاده کرد و از پنجره بیرون رفت .

آن روز آقای همسایه بلند بلند می گفت ضرر کردم و خانم همسایه می گفت باد آورده را باد می برد.

نتیجه این انشای زیبا  : من یاد گرفتم وقتی چیزی را پیدا می کنیم، باید دنبال صاحبش بگردیم نه اینکه آن را برای خودمان نگه داریم زیرا با خوشحال کردن صاحب آن، ما هم شاد میشویم.

 

انشا شماره چهار  : ( موضوع فصل پاییز ) 

 

مقدمه انشا صفحه 20 پایه هشتم :

خیزید و خز آرید که هنگام خزان است / باد خنک از جانب خوارزم وزانست

آن برگ رزان بین که بر آن شاخ رزان است / گویی به مثل پیرهن رنگ رزان است

بدنه انشا : پاییز… کلمه ای است که هر گاه می شنوم، یاد برگ های رنگارنگ، مریضی های متفاوت و البته مدرسه می افتم. وقتی پاییز می شود، مدرسه ها باز می شوند و ما با دوستان قدیمی خود، دوباره دیدار می کنیم. در میانه های راه رفتن به مدرسه، برگ های سرخ، زرد، نارنجی و قهوه ای می بینم. واقعا چه چیزی زیباتر از این است که وقتی در مسیر رفتن به سوی مدرسه هستی، برگ های رنگارنگ، با صدای خش خش مانندی زیر پایت بشکنند.

روز اول پاییز، مصادف با اولین روز مدرسه است و دانش آموزان باید خودشان را برای 9 ماه رفتن به مدرسه آماده کنند.

مهم ترین چیز در پاییز و زمستان بیماری های از قبیل سرماخوردگی است. هر کس در پاییز و زمستان حد اقل یک یا دو بار سرمایی خورد. ما باید مواظب خود باشیم، از لباس های گرم استفاده کنیم و استراحت کنیم تا زودتر خوب بشویم. در کشورهای مثل کانادا و ایسلند برف می بارد و چه لذتی دارد زمانی که یک فنجان قهوه ی داغ در دست داری، رو به روی پنجره بشینی و باریدن برف و باران را تماشا کنی.

نتیجه این انشا : حال پاییز در مقابل این همه زیبایی که در اختیار ما گذاشته است، هیچ چیز نمی خواهد؛جز این که کمی اندیشه و تأمل کنیم و به خدا نزدیک تر شویم….

 

انشا شماره پنج  : ( موضوع حیاط مدرسه ) 

 

مقدمه : پنج دقیقه مانده به زنگ تفریح کم کم زیپ کیف ها قژقژشان بالا می گیرد. دست ها داخل کیف ها می روند، مثل جاسوس هایی که می خواهند چیزی را کشف کنند….

بدنه : بعد مشت های پر زیر مقنعه ها قایم می شوند. از زیر مقنعه ها صدای وزوز پوست شکلات با صدای ریز نخودچی ها می اید که با هم درباره قشنگی خودشان حرف می زنند. کم کم کلاس از این صدای ریز پر می شود… زنگ که می خورد بچه ها کتاب هایشان را داخل کیف ها می چپانند و با سرعت به حیاط مدرسه می دوند. انگار که داخل حیاط مدرسه می خواهند چیزی را خیر کنند. دم دکه حسین آقا آن قدر شلوغ می شود که فکر می کنی بچه ها آدم معروفی را دیده اند و می خواهند از او امضا بگیرند.

بعضی بچه ها هم دستشان را پشت سرشان نگه می دارند و همراه دوستانشان حیاط را مدام دور می زنند مثل یک چرخ و فلک چرخ می زنند و چرخ می زنند و حرف زدنشان گل می کند. از آشپزی و گلدوزی گرفته تا مدل بینی دختر همسایه، حرف می زنند و حرف می زنند.

نتیجه: حالا حیاط مدرسه است که دست هایش را دو دستی روی گوش هایش گرفته است و می خواهد یک جیغ بلند بکشد که دست خانم ناظم زنگ را فشار می دهد و ترمز دستی همة پچ پچ ها، دویدن و… را می کشد و بچه ها را به طرف کلاس می برد. حالا حیاط مدرسه تا یک ساعت و نیم بعد می تواند یک نفس خالی از صدا و دویدن و… بکشد.

 

پایان مجموعه انشا صفحه 20 نگارش پایه هشتم

 

دیدگاه ها 43 دیدگاه
  1. حمیدرضا
    در تاریخ 1400\/09\/22 :

    محشره

  2. Yasaman
    در تاریخ 1400\/09\/11 :

    ب نظر من بی نظیر بود،گاد گاد👌🏼👌🏼..!
    سایتتوون خیلی مفیدع
    من بعضی از ایده هام رو از این سایت گرفتم،الن انشام خیلی خیلی خوب شدع!
    ممنون و تشکر بابت این وبسایت مفید و تاثیر گذار
    بدرود!♥️

  3. سهیل
    در تاریخ 1400\/08\/29 :

    عالیه سایتتون

    • admin
      در تاریخ 1400\/08\/30 :

      نظر لطفتونه

  4. ᕙ( • ‿ • )ᕗ
    در تاریخ 1400\/08\/28 :

    عالی هستن واسه ایده گرفتن

  5. ثنا
    در تاریخ 1400\/08\/21 :

    عالیه البته نه واسه تقلب
    واسه ایده گرفتن ازش
    و ایده گرفتن از تشبیهاتی که بکار رفته
    این خیلی خوبه

  6. Hacker
    در تاریخ 1400\/08\/17 :

    ممنون از سایت شما

  7. Aras
    در تاریخ 1400\/08\/17 :

    خیلی عالی بود♥️

  8. •_•
    در تاریخ 1400\/08\/03 :

    سلام؛
    بنظر من خودتون بنویسید یکی از همکلاسیام انشا اش رو فرستاده بود، یکی از همین ها بود خب اینجوری یاد نمیگیریم موقع امتحان چیکار کنیم؟ اینترنت از کجا بیاریم زمان امتحان حضوری؟ خودمم بعضی دروس میزنم اینترنت اما انشا رو خودت بنویسی بهتره هرچی بیشتر تمرین کنی مُسلماً بهتر میشی توی نوشتن و خودت نکاتشو یاد میگیری.

    • admin
      در تاریخ 1400\/08\/06 :

      درود دوست عزیز ما هم برای ایده گرفتن میزاریم

  9. محمد مهدی نوری
    در تاریخ 1400\/07\/24 :

    خیلی خوب بود ممنون

  10. پریا عشقم
    در تاریخ 1400\/07\/23 :

    عالی بود ممنونم

  11. اتوسا
    در تاریخ 1400\/07\/22 :

    عاݪــــــــــــــی😍😍😍

  12. ...
    در تاریخ 1400\/07\/20 :

    عالی بود اگه کل کتاب رو همینجور جوابش میزاشتین

    • admin
      در تاریخ 1400\/07\/21 :

      گذاشتیم کافیه توی گوگل سرچ کنید همه انشا های نگارش پایه هشتم درس کده 😉

  13. ناشناس
    در تاریخ 1400\/07\/20 :

    عالی بود

  14. ناشناس
    در تاریخ 1400\/07\/20 :

    عالي بود💜⃟💜

  15. ناشناس بمونم بهتره
    در تاریخ 1400\/07\/20 :

    عالی بود حرف نداشت ممنون از شما 🙏🖤💝

    • admin
      در تاریخ 1400\/07\/20 :

      خواهش نظر لطفتونه 😉

  16. دد
    در تاریخ 1400\/07\/20 :

    موضوع انشا نماز است معراج ما خاکیان که بر آن غبطه ورزند افلاکیان

  17. اسرا
    در تاریخ 1400\/07\/20 :

    واقعا عالی ود.

  18. Ayla
    در تاریخ 1400\/07\/19 :

    خوب بود ممنون

  19. ناشناس
    در تاریخ 1400\/07\/19 :

    خیلی عالی

  20. پانیذ
    در تاریخ 1400\/07\/19 :

    عالی بود مرسی ❤🌈

  21. ناشناس
    در تاریخ 1400\/07\/18 :

    عالی دمت گرم

  22. اریا
    در تاریخ 1400\/07\/18 :

    خوب بود من که راضی هستم

  23. ℓaყa
    در تاریخ 1400\/07\/17 :

    کاملا به درد بخور بود💕💕

  24. دوست شما
    در تاریخ 1400\/07\/17 :

    ممنون از شما

  25. M
    در تاریخ 1400\/07\/17 :

    عالییییییییییییی😊

  26. بی
    در تاریخ 1400\/07\/17 :

    بنظر من که زیاد عالی نبود میشد مثلا در مورد باران چیز بهتری نوشت

    • admin
      در تاریخ 1400\/07\/17 :

      اگه شما انشای بهتری نوشتید از قسمت نظرات واسمون بفرستید تا واسه بقیه منتشرش کنیم

  27. ناشناس
    در تاریخ 1400\/07\/16 :

    عالیییی

  28. ⁦(ʘᴗʘ✿)⁩
    در تاریخ 1400\/07\/16 :

    عالی

  29. پریا
    در تاریخ 1400\/07\/16 :

    عالیییبی

  30. ناشناس
    در تاریخ 1400\/07\/16 :

    عالی بود اما بیشتر بزارین

    • admin
      در تاریخ 1400\/07\/16 :

      چشم حتما

  31. Asma
    در تاریخ 1400\/07\/15 :

    عالی

  32. عشقم
    در تاریخ 1400\/07\/15 :

    عالی

  33. امیرمحمد
    در تاریخ 1400\/07\/15 :

    خیلی خوب بود فقط طولانی هستن و تو کتاب جا نمیشن

    • admin
      در تاریخ 1400\/07\/15 :

      درود دوست عزیز
      میتونید ایده بگیرید و کوتاه ترش کنید

  34. ناشناس
    در تاریخ 1400\/07\/14 :

    خوب بودند فقط متن ها خیلی زیاد هستند در کتاب نگارش نمیشه نوشت

  35. ناشناس
    در تاریخ 1400\/07\/14 :

    عالی

  36. نیوشا
    در تاریخ 1400\/07\/04 :

    عالی بود ممنون ❤

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *