خانه » مطالب درسی » انشا گستره و عمق صفحه 93 کتاب نگارش پایه نهم / موضوعی را انتخاب كنيد و با بهره گيری از اطلاعات و دانش خود به آن گستره و عمق ببخشید

انشا گستره و عمق صفحه 93 کتاب نگارش پایه نهم / موضوعی را انتخاب كنيد و با بهره گيری از اطلاعات و دانش خود به آن گستره و عمق ببخشید

انشا گستره و عمق صفحه 93 کتاب نگارش پایه نهم
4/5 - (53 امتیاز)

گستره و عمق

موضوعی را انتخاب كنيد و با بهره گيری از اطلاعات و دانش خود به آن , گستره و عمق ببخشید.

 

در این مطلب از سایت برای شما انشا گستره و عمق صفحه 93 کتاب نگارش نهم را آماده کرده ایم

 

نام انشا : آفرینش انسان همراه با گستره و عمق

صفحه : 93 کتاب نگارش نهم

 

ویژگی های مورد نظر انشای خاسته شده: ( سنجش های ارزیابی )

 

داشتن پيشنويس
داشتن پاک نویس ( رعايت علائم نگارشی ، املای صحيح واژگان ، درست نویسی ، خط خوش )

گستردگی و عمق نوشته مورد نظر
رعايت طبقه بندي ذهن و نوشته ( مقدمه ، بدنه و نتیجه )
بهره گيری مناسب از شيوه های پرورش فكر
شيوه خواندن

 

 

انشای زیبای زندگی با گستردگی و عمق و رعایت مقدمه بدنه و نتیجه:

 

مقدمه انشای زندگی: زندگی همانند کتابی نا نوشته و سفید است که ما هر روز با ورق زدن این کتاب برگی از آنرا پر میکنیم با اتفاقات و رویداد هایی که در هر روز و هر دقیقه و هر ثانیه اش برایمان پیش میاید نقش اصلی این کتاب  بر عهده ی خودمان است.

بدنه انشای زندگی :
انشای من در مورد آفرینش انسان و زندگی است، یکی از بزرگ ترین معجزات خداوند آفرینش انسان و دادن حق حیات به اوست که مدت زمانی را که زنده است اتفاقات جالبی در زندگی ثبت کند و آن را در کتاب زندگی خود بنویسد که گاهی این اتفاقات میتواند خوشایند باشد و گاھی هم تلخ و ناپسند . این بستگی به خود ما دارد که این اتفاقات را چگونه رقم بزنیم.
در واقع بازیگر اصلی خود ما هستیم از همان روز اول که قدم به این دنیای زود گذر میگذاریم زندگی ما شروع میشود
خردسالی را که پشت سر میگذاریم  وارد کودکی میشویم که زمینه ای برای مراحل بعدی است که باید بتوانیم اداره اش کنیم و این را ادامه دهیم و موفق شویم و باید تلاش کنیم تا به آرزوهایی که در سر داریم برسیم تا اگر بعدا به عقب نگاه کردیم چیزی برای حسرت خوردن نداشته باشیم.

 

نتیجه گیری این انشا : داشتن امید در زندگی مثل یک معجزه در وجود ما است و با امید میتوانیم ورق کتاب زندگی مان را پر از اتفاقات خوب و زیبا کنیم و به آینده امیدوار باشیم و نتیجه اش را ببینیم

 

متن انشا شماره 1 صفحه 93 نهم : ( آفرینش انسان  انشا با رعایت گستره و عمق )

 

فلسفه آفرینش انسان ، در فلسفه عمومی خلقت همه موجودات تعريف شده است . این دو ماهيتی جدایي از هم ندارند . بايد ديد كه هدف خداوند از آفرينش همه موجودات چيست تا آن گاه فلسفه آفرينش انسان و هدف اصلي آن براي ما روشن گردد.

تصور ما از انجام کارها ، معمولا به دست آوردن سود یا رفع یک نیاز است ؛ زیرا ما انسان ها موجوداتی محدود و ناقص هستیم و همواره اعمال ما به یکی از این دو امر برمی گردد ؛ اما خداوند هیچ نقصی ندارد تا با افعالش ، قصد رفع آن را داشته باشد . خدا فاقد هیچ کمالی نیست تا به کمال رسیدن برای او متصور باشد ؛ بلکه خدایی او اقتضای آفرینش دارد ؛ زیرا «آفریدن» به معنای ایجاد کردن است . هر وجودی ، خیر است و لازمه فیاض (بخشنده) بودن خداوند، عطا کردن او است. خداوند در قرآن می فرماید:
«و ما کان عطاء ربک محظورا؛ عطای پروردگارت منع نشده است».

هر چیزی که اقتضای وجود و هستی داشته یا امکان وجود داشتن آن باشد ، فیض وجود از خدا دریافت می کند . خداوند بخل در وجود و هستی دادن ندارد تا موجودی که امکان وجود آن است ، وجود را دریافت نکند.

جهان هستی با تمام نظم و زیبایی هایش نمادی از لطف ، مهربانی ، علم ، قدرت و حکمت خداست ؛ به طوری که بدون آفرینش ، صفات جمال و جلال خدا مخفی و پنهان می ماند.
هر «بود» ی ، «نمود» ی دارد. نمی شود خدا فیاض باشد ، اما فیضی نداشته باشد. همان گونه که نمی تواند نور باشد. اما روشنایی نداشته باشد و رحمت باشد، اما بخشش نداشته باشد. بنابراین، از همین جا می توان نتیجه گرفت که خلقت جهان و از جمله انسان، نتیجه صفات خداوند است.

خداوند فیض و بخشش دارد و لازمه آن این است که هر چه امکان وجود دارد، فیض و هستی خداوند را دریافت کند. چون قابلیت وجود برای جهان هستی بود، خداوند آن را آفرید. بنابراین، جهان هستی نشان دهنده و نتیجه صفات خداوند است . از این رو، خلقت جهان هستی با تمامی نظم و زیباییش، جلوه گر جلال و جمال خداست.

خداوند از آن جا که “علم” و “قدرت” و “فضل” و “جود” بی نهایت دارد، جهان و انسان را آفریده است. لازمه این صفات آن است که اولا، جهان را بیافریند. ثانیا، خلقت او بهترین و کامل‏ترین آفرینش باشد. در مجموعه هستی اگر وجود مخلوقی، زیبایی و کمال آفرینش مجموعه عالم را افزایش دهد، لازم است خدا آن موجود را خلق کند؛ زیرا عدم خلقت آن موجود، ناشی از عدم اطلاع و آگاهی از زیبایی آن است، یا در اثر ضعف و ناتوانی از خلقت آن است.

 

چنانچه خدا با توجه به علم و قدرت بی نهایت، باز آن زیبایی را خلق نکند، ناشی از عدم “فضل” و “جود” و بخشندگی است و خدا از بخل، منزه است. “جود” و رحمت و بخشندگی او بی نهایت است. پس جهانی که خدا خلق می کند، باید کامل‏ترین صورت ممکن را داشته باشد. هر چه امکان تحقق دارد، از طرف خداوند فیض وجود دریافت می کند. هدف نهایی تک تک موجودات و مجموعه عالم هستی، اعم از دنیا و آخرت، همین است.

 

در حقیقت، غایت و هدف افعال الهی همان خود اوست . خداوند چون خداست، می‌آفریند. آفرینش، لازمه خدایی اوست؛ زیرا وجود بهتر و ارزشمند تر از عدم است. خداوند این فیض را از عام دریغ نمی نماید؛ در عین حال، آفرینش خداوند هم بر اساس صفات حکمت و علم او در نهایت اتقان و استحکام و هدف مندی است . همچنین مسیری معین برای موجودات آن تعبیه شده است . سرانجامی دقیق و محاسبه ای کامل در برابر رفتارها و کنش های اختیاری موجودات مختار، در نظر گرفته شده است.

 

بر این اساس ، آخرت و معاد هم در همین جهت، ضرورت وجود می یابد؛ چون به شکوه بیش از پیش این مجموعه و عادلانه بودن ساختار عالم کمک می کند. این امر همخوان با روح جاودانگی طلب انسان است و بستر رسیدن به کمالات وجودی انسان را که برترین مخلوق خداوند است، مهیا می سازد.

 

انشا صفحه 93 پایه نهم : (انشا شماره 2 )

 

موضوع انشا زندگی با رعایت گستره و عمق

متن انشا:

زندگی مانند یک دفتر بزرگ است که هر لحظه ما در آن در حال ثبت اتفاقات گوناگون پیرامون خود هستیم.

برگی از آن سیاه و تیره و برگی دیگر سفید و پاک و برگی دیگر خط خطی و ژولیده. هر روزش به نوعی و هر ثانیه اش به طریقی متفاوت می گذرد و بازیگر اصلی آن خود ما هستیم.

خود ما هستیم که دفتر زندگیمان را می نویسیم و به آن حادثه می بخشیم که اگر ما همیشه یک جا بنشینم و کاری انجام ندهیم زندگی مانند نوار قلبی که به اتمام رسیده به خطی صاف و ممتد تبدیل می شود.

 

ما باید حرکت کنیم تا زندگی نیز جریان یابد و تپش های بلندش به آن صعود و سقوط ببخشد. زندگی مانند یک پازل به هم ریخته است که باید در طول زندگی پازل های درست را در کنار یکدیگر بچینیم تا زندگیمان در جای اصلی خود قرار بگیرد و به هدف اصلی خود که هر انسانی که همان کودکی و نوجوانی برای خود در نظرگرفته است دست یابد.

گاهی در این زندگی زمین می خوریم و از دنیا و آدم هایش ناامید می شویم و گاهی دیگر در صعود از قله ی پیشرفت شادمانیم و در آسمان آرزوهایمان پرواز می کنیم اما مهم این است که در اوج ناامیدی و در اوج شادمانی فراموش نکنیم که چه بودیم و تبدیل به چه کسی شده ایم.

زمانی که ناامید شدی به یاد بیاور تو همان کودکی بودی که راه رفتن نیز بلد نبود و این افتادن های مکرر تو را سرپا کردند و به تو آموختند که چگونه گام برداری. تو هنوز همان کودکی. اما با ابعادی بزرگتر، تو باز هم در زندگی می افتی اما باید بلند شوی که اگر بلند نشوی هرگز به آرزوهایت دست نمی یابی و حسرت همیشه راه گلویت را می گیرد و آنگاه شوق رسیدن داری یه یاد بیاور که با چه سختی هایی دست و پنجه نرم کردی و چه فراز و نشیب هایی را پشت سر گذاشتی آنگاه است که متوجه می شوی امید همیشه بهترین روش برای دست یابی به آرزوهاست و زندگی بدون امید همچون دریایی بزرگی است که یک قطره در آن آب وجود ندارد و دریای خشک یعنی بیابان بی آب و علف.

عمق انشا: امید در زندگی معجزه می کند. تو را بزرگ می کند . تو را پرورش می دهد، زندگی بدون امید پوچ است و این خود ما هستیم که با امید و تلاش برگ های زندگیمان را پر از اتفاقات زیبا و به یاد ماندنی می کنیم. زندگی بودن ایمان مانند دفتری ای لست که هر ورقه اش خطی از بطان به رویش کشیده شده است. خط بطلان تمام آرزوهایمان.

 

سایر انشا ها در مورد گستره و عمق در ادامه ی این مطلب..

 

انشا شماره 3 با رعایت گستره و عمق :

 

موضوع انشا باران

مقدمه :

در کنار یک دریای پرتلاطم روی صخره ای نشسته بودم ، غرق در تفکرات خویش بودم ، البته به دنبال یک موضوعی می گشتم که انشا خود را با آن آغاز کنم که ناگهان صدای امواج خروشان دریا مرا به سمت خود کشاند ، در همین حین چشمم به صدفی خورد که موج دریا با خود آورده بود ، هنگامی که صدف را در دستانم گرفتم یک نور زیبایی از آن به چشم می خورد ، در لابه لای نور زیبای این صدف کلمه ای چون « باران » می درخشید ، آری اینگونه تلنگری بر من وارد شد که موضوع انشاء خودم را باران انتخاب کنم .

بدنه کلی :

«ب» باران یعنی بوی کاهگل خانه مادر بزرگ ، باران که می بارد بوی کاهگل به مشام می رسد و آدمی را مدهوش و افسونگر می کند این بوی خاک …

«الف» باران یعنی آسمانی دلگیر ، باران که می بارد انگار آسمان دلش گرفته است ، انگار آسمان بغض دارد و می خواهد اشک بریزد بر سر زمینیان ، چقدر بغض آسمان آبی دلنشین است …

«ر» باران یعنی رنگین کمان هفت رنگ ، باران که می بارد رنگهای قشنگ رنگین کمان صفای دیگری دارد ، وقتی که نور آفتاب وارد قطرات در حال بارش می خورد به رنگهای اصلی تجزیه می شود و رنگین کمان را تشکیل می دهند ، رنگهایی چون : قرمز ، نارنجی ، زرد ، سبز ، آبی ، نیلی و بنفش…

«الف» باران یعنی آرامش ، باران که می بارد آرامش سرتاسر وجود آدمی را فرا می گیرد ، قدم زدن زیر نم نم باران آدمی را به وجد می آورد ، صدای چکیدن قطره قطره های باران کودکیم را زنده می کند ، به روحم ! به احساسم ! طراوت می بشخد …

«ن» باران یعنی ناودان های خونه هامون ، نسترنهای باغچه هامون ، باران که می بارد ناودان ها یک خودی نشان می دهند ، نسترنها جان می گیرند …

نتیجه :

باران خوب است ، زندگی زیباست ، باران مرا می برد به دوران کودکی ، به آن زمان که خانه ها کاهگلی بود ، دورهمی ها سادگی بود ، قصه رنگین کمان توأم با شادی کودکی بود

 

انشا شماره 4 با رعایت گستره و عمق :

 

موضوع انشا آفرینش انسان :

یکی از بزرگ ترین رازها و شگفتیهای آفرینش خلقت انسان است موجودی که نه تنها خود را با شرایط این کره خاکی سازگار کرده بلکه بسیاری از عناصر طبیعت را در جهت خواسته ها و نیازهای خود به کار گرفته است. هنگام خلقت آدم خداوند خطاب به فرشتگان فرمود ان ای خالق بشرا من طین قصد دارم موجودی  را از جنس خاک که بارز ترین ویژگی او داشتن اختیار است. فرشته ها با توجه به ویژگی هایی که خداوند برای مخلوق جدید برشمرد فهمیدند که این موجود زمین را دگرگون خواهد کرد خطاب به خداوند بزرگ گفتند نحن نصبح و نقدس لک خدایا ما تو را عبادت می کنیم و تو را به پاکی می ستایم. به جان هرکی دوست داری این انسان را خلق نکن زیرا او در زمین جنگ و خونریزی راه می‌اندازد.خداوند فرمود انی اعلم ما لا تعلمون من چیزی میدانم که شما نمیدانید با این وجود خداوند انسان را نادان تلقی می کند إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنسَانُ ۖ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا. خداوند قدرت خویش را در خدمت انسان نشان داد از شبنم عشق خاک آدم گل شد صد فتنه و شور در جهان حاصل شد این نیز جاعل فی الارض خلیفه

ما تو را خلیفه زمین قرار دادیم

 

انشا شماره 6 با رعایت گستره و عمق :

 

انشا در مورد دریا با رعایت گستره و عمق

مقدمه  انشای دریا : آن ها بی رحم اند! همان ها که در دریا غرق شدند. بی رحم اند چون دست و پا زدند برای رهایی! خیال می کردند رهی نمانده تا رهایی اما ساده بودند! نمی دانستند دریا چیزی را که بخواهد به دست می آورد! نمیدانستند تا دریا نخواهد چیزی که تصاحب کرده را پس ندهد، نمی توان از آن فرار کرد! نمی توان از دریا فرار کرد.

متن انشا در مورد دریا : کودک کنار دریا بازی می کرد که ناگهان یکی از اسباب بازی هایش را دریا برد! کودک روی شن های نرم ساحل نوشت دریای دزد.
کسی که دریا معشوقه اش را بلیعد روی شن ها نوشت دریای سنگدل!
دریا قلاب ماهی گیری را به طرف ساحل آورد . پیرمردی که آنجا بود قلاب را دید آنرا برداشت و نوشت: دریا مهربان!
دریا اما کار خود را می کند! کاری به این ندارد که چه کسی چه تصوری از او دارد.
برایش مهم نیست به او می گویند دزد یا مهربان یا… دریا دریاست. برای همیشه!
دریا از دریایی اش کم نمی شود.
چیزی را که بخواهد به دست می آورد اما پس از به دست آوردن پس میزند!
جالب نیست؟ چقدر شبیه دنیای انسان هاست.
تا وقتی دست نیافتنی باشی ارزشت را می دانند و بعد اینکه به دست آمدی تو را پس میزنند!
دریا چه زیبا رسم انسان ها را به نمایش می کشد.
پس چرا انسان ها از دریا گلایه می کنند؟

نتیجه انشا : مثل دریا باش
بی توجه به حواشی اطراف! نگاهت به آسمان باشد و نه به دهان مردم!
وقتی نگاهت به آسمان است هر سقفی کوتاه و هر پروازی کم است!
پس همانند دریا باش

 

انشا شماره 6 با رعایت گستره و عمق :

 

ما با داشتن امید میتوانیم به آرزوهای بزرگی که هیچگاه خیالش را هم نمی کردیم دست پیدا کنیم. روزی کودکی وارد اتاقی شد که سه شمع در آن اتاق روشن بود یکی شمع عشق دیگری شمع ایمان دیگری شمع امید.

عشق گفت آدم های این دوره و زمانه عشق هایشان واقعی نیست و خاموش شد شمع بعدی که همان ایمان بود گفت انسان ها دیگرر خدا را فراموش کرده اند و ایمانشان محکم و قوی نیست و آرام آرام خاموش شد. کودک گریه میکرد که ناگهان شمع امید گفت بیا من را بردار و شمع های دیگر را روشن کن کودک شمع امید را برداشت و شمع های دیگر را روشن کرد. پس با امید است که میتوان همه کار کرد. امیدوارم که شمع امید هیچگاه از زنگیتان خاموش نشود.

 

انشا شماره هفت با رعایت گستره و عمق , مقدمه , تنه و نتیجه :

 

مقدمه انشا عظمت خداوند : آیا تا به حال به این مسئله ی مهم فکر کرده اید که ما چگونه آفریده شده ایم و خداوند بزرگ  چه نعمت هایی را در اختیار ما قرار داده است و همواره آیا قدر آن ها را می دانیم و درک می کنیم که او تا چه حدی بخشنده و مهربان است و هر وقت که لازم باشد ما را از خطر، سختی ها و گرفتاری ها دور می کند.

او هر چه بخواهد همان خواهد شد و سرنوشت ما نیز توسط خداوند بزرگ و متعال هدایت می شود و رقم می خورد که در آینده چه انجام دهیم.

 

تنه انشا عظمت خداوند:

به قطع یقین قدرت خداوند  کافی است که ما را به هر چیزی که می خواهیم برساند، اما خودمان هم در این موضوع دست داریم و او پاداش

تلاشمان را به ما می دهد، در صورتی که بسیار با خطر روبرو می شوید باید به یاد داشته باشید که او همواره ما را امتحان می کند.

اگر از امتحان پیروز خارج شویم قطعا او راضی تر خواهد بود، در کتاب آسمانی خود در مورد چیز هایی که یک انسان باید انجام دهد بسیار گفته است. در واقع مسیر را برای ما مشخص کرده است که هر چه انجام دهیم آینده در گرو اتفاقاتی که روزی در زمین رقم زده ایم انرژی ما را به ما باز می گرداند.

خداوند مانند تمام آفریده هایش زیبا است، خورشید، آسمان، دریا، آب زلال، باران، برف، تابستان، بهار، انسان های نیکوکار، پیامبران و امامان.

خدا شریکی ندارد اما ما را در لحظاتی نورانی و خوش شریک می کند و قطعا بنده اش را در سخت ترین و بزرگ ترین گرفتاری ها یاری می کند و او هیچ گاه انسان های شکر گذار را فراموش نمی کند.

 

نتیجه:

ما می دانیم هر چه خداوند بزرگ بخواهد همان خواهد شد، باید بدانیم که اگر او مصلحت بداند که کسی از میان ما برود قطعا این اتفاق رخ می دهد و هیچ قدرتی نیز نمی تواند جلویش را بگیرد، ما را از خاک آفریده است و دوباره هر زمان که تصمیم بگیرد و بخواهد ما را به خاک باز می گرداند.

 

پایان مجموعه انشا های زیبا با گستره و عمق

دیدگاه ها 2 دیدگاه
  1. sharif
    در تاریخ 1401\/02\/05 :

    منظور از گسترش دادن انشا توی این درس استفاده از سخن ، حدیث ، شعر یا قسمتی از یه کتاب هست ک توی هیچکدوم از انشا های این سایت به این موضوع اشاره نشده و انشاها فقط با استفاده از چند ارایه نوشته شده

  2. Maria
    در تاریخ 1400\/10\/22 :

    بسیار بسیار عالی بود مخصوصا باران و دریا 💕

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *