خانه » مطالب درسی » انشا درباره ربات پيشخدمت صفحه 55 نگارش نهم طنز و غیر طنز

انشا درباره ربات پيشخدمت صفحه 55 نگارش نهم طنز و غیر طنز

انشا طنز و غیر طنز ربات پيشخدمت
3.9/5 - (22 امتیاز)

در این مطلب از سایت برای شما کاربران محترم انشا ربات پيشخدمت صفحه 55 نگارش نهم را  به صورت طنز و غیر طنز آماده و منتشر کرده ایم

 

از ميان موضوع هاي زير يكی را برگزينيد يک بار با فضای طنز و یک بار با فضای غیر طنز درباره ی آن بنویسید

 

نام انشا:  انشا ربات پیشخدمت به صورت طنز و غیر طنز

 

صفحه 55 نگارش نهم

 

انشا ربات پیش خدمت ( انشای شماره 1 – غیر طنز ) :

 

من یک ربات پیش خدمت هستم. رباتی که برای انجام خدمات برنامه ریزی و طراحی شده است . با توجه به برنامه ی سیستمی که  مرا به کار می اندازد من موظف به پیگیری و انجام دستورات هستم و امکان نافرمانی و پیروی نکردن از دستورات  در من وجود ندارد.

به این دلیل که مانند انسان ها قدرت اختیار و تصمیم گیری را ندارم. من تنها مانند گارسون یا پیشخدمتی هستم که به کنار میز مشتری های مراجعه کننده می روم و آن ها به من دستور کار می دهند و من بدون هیچ حرف یا مخالفتی آن را انجام می دهم. گاهی به انسان ها و انسان بودن حسودی می کنم. اما آن ها قدر نعمت های داده شده به خود را نمی دانند. کاش من هم به جای یک ربات انسان بودم.

 

 

انشا ربات پیش خدمت ( انشای شماره 2 – غیر طنز ) :

 

مقدمه: در یک مقاله نوشته بود در آینده ربات ها جای انسانها را برای کار کردن میگیرند و انسان ها نیازی نیست که کاری انجام دهد.

 

بدنه: یعنی اون موقع من میتونم برای خودم یه ربات پیش خدمت داشته  باشم که تمام کارهامو انجام بده
همیشه از مرتب کردن تخت و اتاقم متنفرم و همیشه هم مادر عزیزتر از جانم از دستم عصبانی میشه و دعوام میکنه.
اگه یه ربات داشتم دیگه نیازی نه به عصبانیته مادرم بود و نه من نیاز بود که کاری انجام بدم.
مثلا به رباتت بگی اتاق رو جارو کن، یا اینکه برات غذا بیاره، ظرف بشوره خیلی هیجان انگیزه
اونجوری نه دیگه خسته میشی و هم یکی هست که همیشه کنارت باشه و از تنهایی دورت کنه.
ولی خب فکر نکنم بتونه هم صحبت خوب باشه،
اخه رباتها معمولا کارها و حرفهایی که میزنند از برنامه هایی هست که برایشان نوشته شده
و آنها خودشون هیچ احساس و یا هیچ اراده ای ندارند که بتونند ما انسان‌ها را درک کنند و در کناره اینکه کارهامون رو انجام بدهند دوست و همدمی برای ما باشد. منم دیگه خیلی پر توقعم از یه موجود بی جان کارهای غیر ممکن و غیرمعقول انتظار دارم.
توی فکرم یه  ربات پیشخدمت رو تصور می کنم و ازکه وقتی وارد اتاقم شده همینطور در حال مرتب کردن و تمیز کردن است حتما الان ازین همه شلوغی و کثیفی سرم داد میزند ولی نه بدون هیچ حرفی تمیز میکند،
تا میخواهم کتابی که روی زمین افتاده است را بردارم نمیگذارد و خودش برمیدارد و مرتب درون قفسه جا میدهد.
تقریبا یه ماه از حضور ربات پیشخدمت میگذرد خوب که فکرشو میکنم یه ربات پیشخدمت چندان هم خوب نیست
شاید برای یکی دو ماه بتونی تحملش کنی ولی بعدش خسته کننده ست.
اخه اینکه تو همش یه جا بشینی و یکی دیگه کارهاتو بدون غر زدن قبول کنه و انجامش بده به مرور خسته کننده میشه و هیجان زندگی رو از بین میبره و ترجیح میدم خودم کارهامو انجام بدم تا به مرور یه فرد بی مصرف برای خودم و بقیه باشم.

 

نتیجه: پیشرفت علم و تکنولوژی خوبه ولی به نظرم به اندازه یعنی طوری نباشد که همه زندگیمون رو رباتها و ماشین ها کنترل کنند و بین انسان ها فاصله بیندازند.

 

انشا ربات پیش خدمت ( انشای شماره 3 – طنز ) :

 

من یک ربات پیش خدمت هستم. ربات که چه عرض کنم. مانند برده ای که هر چه به من بگویند باید آن را انجام دهم و حق هیچ گونه شکایتی را ندارم. گاهی بعضی از مشتری ها با لحن تند و زننده با من برخورد می کنند. آن لحظه خیلی دلم می خواهد که حرف آن ها را گوش ندهم و با جوابی دندان شکن آن ها را کتک بزنم. دقیقا مثل فیلم های اکشن هندی با یک دستم یکی را بگیرم و با دست دیگرم آن یکی را بگیرم و با پاهای خود به نفر سوم ضربه بزنم و به صورت باور نکردنی به من هیچ آسیبی نرسد. اما افسوس و صد افسوس که من تنها یک ربات پیشخدمت هستم و کاری جز فرمان برداری و انجام دستورات آن ها را ندارم.

 

انشا ربات پیش خدمت ( انشای شماره 4 – طنز ) :

 

مقدمه: به نظر من هیچ چیزی هیجان انگیزتر از داشتن یک ربات پیشخدمت نیست. رباتی که همه کارها را بدون چون و چرا انجام دهد….

 

بدنه: یک روز به ربات پیشخدمتم گفتم برو و برایم چای بریز. او هم به آشپزخانه رفت و یک لیوان نوشابه  را در فنجان ریخت و برایم آورد! آخه فکر می کند هر نوشیدنی ای که تقریبا سیاه رنگ باشد چای است!

بگذریم از اینکه آن روز بجای شامپوی سیر، سرم را با خود سیر شست و دیگر هیچ کسی جرئت نزدیک شدن به من را نداشت آنقدر که کله ام بوی سیر می داد!

این ربات پیشخدمت من به صبح زود بیدار شدن حساس است؛ انقدر حساس که اگر ساعت شش صبح بیدار نشوم، اول با مهربانی می گوید: سرورم پاشو! گل من پاشو! هی جملات مهربانش را تکرار می کند. من هم که نمی توانم از پتوی نرمم دل بکنم، اصلا پا نمی شوم!

تا اینکه ربات عزیزم با پاشیدن یک لیوان آب سرد، یک باره بیدارم می کند! بعد با صدای رباتی اش می گوید: سرورم! اگر می دانستم اینطوری پا می شوید زودتر بیدارتان می کردم! این کار هرروز اوست! اول با مهربانی بعد با آب سرد!

نمیدانم از دست کارهایش دعوایش کنم یا بخندم! آن قدر که بامزه است. هربار که بستنی یخی میخرم مجبورم به او هم بخرم. دیروز یک بستنی یخی خریدم ولی چون دندانم یخ میکرد، آرام میخوردم سرم را که بلند کردم دیدم رباتم بستنی را با چوبش خورده و مات مات به من زل زده است. آخه دندان هم ندارد که یخ بزند و مجبور شود آهسته بخورد! از دندانش هم بگذریم با آن دهان بزرگش به چوب بستنی هم رحم نکرد! بعد از هر خوراکی ای که می خورد مجبورم جایش را هم عوض کنم!!!

ربات پیشخدمت من هر وقت خسته می شود باید شارژش کنم. آن روز هم من خسته بودم هم او و وقت هم نکردم که او را شارژ کنم؛ در حال خستگی به او گفتم: ربات جان! برو چراغ ها را خاموش کن می خواهم بخوابم. ربات با صدای گرفته اش جواب داد: با اا شه سرورم.

بعد هم رفت تا چراغ را خاموش کند ولی آن قدر خسته تر از من بود که با مخ رفت تو دیوار! من هم سریع پاشدم و او را بلند کردم و به شارژ زدم و چراغ ها را خاموش کردم و خوابیدم. صبح روز بعد هم روز از نو و روزی از نو! بازهم مرا با مهربانی و سپس با آب سرد بیدار کرد!!

 

نتیجه: گاهی اوقات به این فکر میکنم که او را برای همیشه خاموش کنم و کارهایم را مثل گذشته خودم انجام دهم

ولی دیگر به این وضعیت عادت کرد ام

 

انشا ربات پیش خدمت ( انشای شماره 5 – غیر طنز ) :

 

مقدمه: امروزه، ربات ها در انجام بسیاری از کارها جایگزین انسان شده اند.

شاید اولین باری که جورج جونیور، مخترع اولین ربات صنعتی، رباتی را اختراع کرد، فکرش را هم نمیکرد که روزی ربات ها بتوانند در انجام کارها جایگزین انسان ها شوند.

به مرور زمان مدل های مختلفی از ربات ها ساخته شد، مثل ربات آتش نشان، ربات پیش خدمت و ….

 

بدنه: نمیدانم از ربات های پیش خدمت در رستوران های ایران استفاده می شود یا نه اما ویدئو جالبی از استفاده از این ربات ها در رستوران های لندن مشاهده کردم.

نام این ربات خانم تیمئو بود که در یکی از رستوران های فست فود شهر لندن از مشتریان پذیرایی می کرد.

این ربات نخستین ربات پیش خدمتی بود که در رستوران های افغانستان مورد استفاده قرار گرفته بود و بین مرد از محبوبیت زیادی برخوردار شده بود.

ربات پیش خدمت تیمئو ساخت ژاپن است که با پخش موسیقی حرکت می کند تا غذای مشتریان را از اشپزخانه به سر میز آنها ببرد.

در کشور چین نیز در زمان انتشار ویروس کرونا، از ربات های پیش خدمت استفاده می شد.

از آنجایی که ویروس کرونا با سرعت زیادی در حال گسترش در میان افراد بود و یکی از راه های انتقال این ویروس تماس با فرد بیمار بود، دولت چین با استفاده از ربات های پیش خدمت از شیوع این ویروس تا حد زیادی جلوگیری کرد.

ربات پیش خدمت در این رستوران، به نزدیک در اتاق بیمار میرفت و با پخش موزیک بیمار را از آماده بودن غذا مطلع میکرد.

بیمار بعد از برداشتن غذا، دکمه دریافت غذا که روی ربات قرار داده شده بود را می زد و ربات به سراغ اتاق بعدی میرفت.

 

انشا ربات پیش خدمت ( انشای شماره 6 – طنز ) :

 

متن انشا : من فرزند آخر خانواده هستم و بیشتر اوقات فکر میکنم که من نه یک انسان بلکه ربات هستم، آن هم ربات پیش خدمت.

در خانواده هر کس هر کاری که دارد من را صدا میزند تا آن را انجام دهم.

پدرم از آن اتاق میگوید یک لیوان آب، من هم باید بگویم اطلاعت قربان.

همزمان مادرم میگوید قوطی رب را از یخچال بیاور، چشم قربان.

وای از خواهرم نگو که من را دیوانه کرده، کتابم را بیاور، بعد خودکارم را، بعد دفترم را،

آخر سر هم که میگوید من سرم شلوغ است جزوه من را پاک نویس کن.

درست است که ربات ها ماشین های دقیقی هستن اما من هنوز مثل آنها با دقت بالا کارها را انجام نمیدهم.

یک بار که مادرم از من خواسته بود نمک غذا را اضافه کنم و جزوه ها را برای خواهرم و پیچ گوشتی را برای پدرم ببرم.

در اقدامی انتحاری جزوه ها را داخل قابلمه ریختم و آن را با پیچ گوشتی خوب هم زدم، در آخر هم به مقدار کافی به غذا نمک زدم.

غذا که آماده شد، میز را چیدم و پدر و مادر و خواهرم را برای سرو غذا صدا زدم، آخر من یک ربات پیش خدمت بودم!

وقتی خواهرم جزوه های پخته شده خودش را دید، مثل برق گرفته ها از هوش رفت، پدر و مادرم هم با چشمانی از حدقه بیرون زده به من خیره شده بودند!

به نظر شما من ربات بدی بودم؟

 

انشا ربات پیش خدمت ( انشای شماره 7 – غیر طنز ) :

 

آیا تا به حال به رستورانی رفته اید که مستخدم آن یک ربات باشد؟ در ایران که من چنین رستورانی را سراغ ندارم شما چطور ؟ رستورانی در کشور چین وجود دارد که توسط ربات ها اداره می شود و مردم هم بسیار لذت می برند که در این رستوران غذا بخورند

در ابتدای کار که مردم به رستوران وارد می شوند به آن ها خوش آمد می گوید و همچنین در تمام مدتی که در رستوران هستند از آن ها پذیرایی می کند. روند کاری این رستوران بدین صورت است که یکی از این ربات ها همیشه مقابل درب ورودی قرار دارد و زمانی که مشتری وارد رستوران می شود او را به میز خالی راهنمایی می کند. این ربات ها طراحی شده اند تا در مسیری مشخص حرکت کنند. همچنین وقتی در سر میزی قرار می گیرند و افرادی را تشخیص می دهند اجازه نمی دهند فرد دیگری در آن محل قرار گیرد .

در این رستوران که مدت زیادی از باز گشایی آن نمی گذرد اما بسیار معروف شده است و حتی می توان گفت که به یک رستوران بین المللی تبدیل شده است، فقط یک ربات مشغول به آشپزی می باشد؛ به این ترتیب که دستور یک سری از غذاهای چینی را که مردم به آن بسیار علاقه دارند به آن ربات داده اند و او این غذا ها را آماده می کند

 

انشا کوتاه درباره ربات پیشخدمت :

 

قالب طنز:

هیچوقت از داشتن یک ربات پیش خدمت اینقدر خوشحال نشده بودم.

به رباتم گفتم عزیزم یک لیوان آب میخوام، رفت واسم نوشابه آورده.

میگم احمق ، ربات خوشگلم من گفتم آب!

جواب داد : بخور نوش جان.

خب آخه همینارو بلده دیگه.

حموم بودم و به ربات پیشخدمتم گفتم : ربات جان صابون با عصاره انار برام بیاور.

رفته و خود انار را آورده. منم فقط می خندیدم.

صبح بهش گفته بودم صبح خیلی رومانتیک از خواب بیدارم میکنی اون هم ساعت 9.

صبح ساعت 9 که فقط ساعتشو حفظ کرده بود با یک پارچ آب یخ بیدارم کرده که دو روز حرف نمیزدم.

با این وجود من رباتمو دوست دارم.

 

قالب غیر طنز:

امروزه در کشورهای توسعه یافته ، همچون چین و ژاپن ، ربات هایی ساخته شده که تمام کارهای روزمره انسان را انجام میدهند.

این ربات های کمک حال خیلی از عزیزانی است که ناتوانی جسمی دارند.

چنان طراحی شده اند که همه ی حرف های را میفهمند.

حتی رستورانی در چین وجود دارد که به جای گارسون ، از ربات استفاده می کنند.

در هتل های کشورهای بزرگ و توسعه یافته ، بعد از اینکه مسافر اتاق را تحویل میدهد

تمیزی اتاق و جمع کردن اتاق به وسیله ربات انجام میگیرد.

در آشپزخانه ای در چین ، کافیست منوی غذایی را به ربات های فقط به زبان چینی داده شود ،

طبق برنامه ریزی تمام کار ها را به نحو احسن انجام میده

 

انشا ربات پیش خدمت ( انشای شماره 8  –  طنز ) :

 

مقدمه: داشتن ربات پیشخدمت کارها را برای ما راحت می کند. ربات پیشخدمت کار های هتل را خیلی خوب انجام می دهد. چند روزی را در هتل بودم و هرگاه که خوراکی می خواستم یا کاری داشتم، زنگ را به صدا در می آوردم. هر بار ربات پیشخدمت در را میزد و کارهایم را انجام میداد.

 

بدنه: یک روز ربات پیشخدمت وارد اتاقم در هتل شد تا رخت خواب را جمع کند و اتاق را مرتب کند. من در اوج تعجب، کار کردن او را نگاه می کردم؛ چنان تمیز کار می کرد که از خودم خجالت کشیدم! ربات ها کارهای زیادی را انجام می دهند؛ ربات های پیشخدمت در رستوران، بیمارستان، هتل و حتی هواپیما!

ربات پیشخدمت در رستوران خیلی کارایی دارد چون هر مشتری که چندین سفارش غذا می دهد را در سیستمش حفظ میکند و عین آنها را با سرعت از آشپزخانه رستوران به دست مشتری می رساند و مجال قار و قور کردن شکم را به مشتری نمی دهد!

ربات پیشخدمت در بیمارستان هم خوب است چراکه با طی کشی اش کف بیمارستان را برق می اندازد و هم با بردن سبد لباس های کثیف، کار بقیه را راحت میکند. البته این ربات به بیماران بیمارستان هم رسیدگی می کند و به آن ها کمپوت می دهد!

ربات پیشخدمت در هواپیما هم مسافران را سرگرم می کند هم در هنگام بلند شدن هواپیما از استرس مسافران کم می کند و با صدای بامزه اش می گوید: مسااافران محترم ! لطفاااا نترسیییید! هواپیما که ترس ندارررد! و اینگونه سفر هواپیمایی را هم به خیر می کند!

 

نتیجه : ربات پیشخدمت اگر در دنیای پیشرفته ما به فراوانی وجود داشته باشد بیشتر کارها سریع انجام شده و در زمان هم صرفه جویی میشود به این شرط که باعث از بین رفتن بسیاری از مشاغل نشود و مردم را از نان خوردن نیندازد

 

انشا ربات پیش خدمت ( انشای شماره 9  –  غیر طنز ) :

 

مقدمه: کم کم حضور ربات ها در زندگی خود را احساس می کنیم، آن ها مدام در حال پیشرفت هستند و تکنولوژی های جدیدی در آن ها استفاده خواهد شد و حتی روزی ممکن است برای انسان ها تبدیل به خطری عجیب و دور از ذهن شوند، چیزی که ما کم تر در مورد تکنولوژی می دانیم این است که وقتی از آن استفاده می کنیم حس خوب و خوشایندی داریم.

 

بدنه : تکنولوژی زندگی ما را آسان تر می کنند، ارتباط ها را گسترش می دهند و توسط انسان ها توسعه داده شده اند، ضمن این که زمینه استفاده آن ها کاملا متفاوت است، می توانیم از ربات ها برای انجام کار های معمول که نیاز به نیروی انسانی دارد استفاده کنیم، مثلا در کارخانه ها برای بسته بندی کالا ها. برخی از ربات ها نیز به عنوان پیشخدمت استفاده می شوند.

البته معمولا کاربرد های اندک و محدودی دارند، قیمتشان بالا است و همین طور باید بگوییم که همیشه بهترین نتیجه را درست مانند رفتار یک انسان نخواهند داشت، اما طوری برنامه ریزی می شوند که کار های لازم را به بهترین شکل ممکن انجام دهند و در این باره باید بگوییم که علم روز به روز در حال پیشرفت است و در این عرصه تقریبا همان چیزی بوده که بسیاری از ما انتظارش را داشتیم.

نتیجه: ربات های پیشخدمت فعالیت های متفاوتی دارند، حتی می توانیم ماشین لباسشویی را یک ربات ساده پیشخدمت بدانیم که دستوری را دریافت کرده و بر اساس یک سری اصول خاص و در زمان مناسب انجام می دهد. ربات ها از هوش مصنوعی استفاده می کنند و قادر به بیان احساسات نیستند

 

انشا ربات پیش خدمت ( انشای شماره 10  –  طنز ) :

 

متن انشا : جلوی درب رستوران ایستاده بود و با دیدن ما ، درب خود به خود به کنار رفته و صدایی ما را به داخل فرا خواند ، قلبم کمی شروع به تالاپ و تلوپ کرد اما به مسیر ادامه دادم .
رباتی دور من چرخیده و با زبانی سخت و تکه تکه میگفت : بفرمایید میز شما همینجاست ا ، من هم با تشکری بر سر میز نشستم و به اطراف رستوران نگاه میکردم که حتی بر سر یک میز هم هیچکس ننشسته بود ، به خودم آمدم و گفتم ، واقعا من اینجا چیکار میکنم ؟

پا شدم تا به سمت در رفته و رستوران را ترک کنم ، اما ربات پیش رویم سبز شده و گفت : تُ تُ نمي تو ني بري ، مَ ن بِ تُ وا بَس تِ شدم ! نمیدانستم باید گریه کنم یا با قهقه ام گوش سالن را کر کنم ، پشت من ایستاده و مرا به سمت میز هول داد ، غذا را جلویم گذاشته و با صدای چرق چرق خم شدن پاهایش ، جلویم زانو زده و حلقه ای جلو رویم گرفت : آ آ آيا با من از دِ واج مي كني ؟ خنده ای بلند سر گرفته و ناگهان از خواب عمیق پاییزی ام پریدم ! خنده ای خواب آلود زدم و خوابم را مسخره میکردم که ناگهان برادم به اتاق آمده و گفت : آب ج ی با حر ف زَ دَ نِ ربا طي كي که ام روز یاد گ رف تم چطوری؟ با جیغی و فریادی از نوع یاخدا ، اتاق را ترک کردم!

 

انشا ربات پیش خدمت ( انشای شماره 10  – غیر طنز ) :

 

مقدمه : با توجه به وارد شدن به عصر جدید و دنیای مدرن، عجیب نیست که از این پس در رستوران‌هایمان شاهد پذیرایی و سرو غذا توسط ربات‌های پیشخدمت باشیم. احتمالا ربات ها بدون هیچ خستگی و مشکلی، کارهای رستوران را انجام دهند. باید دید دانشمندان و محققان در طراحی یک ربات پیشخدمت از چه فاکتورهایی کمک می‌گیرند.

 

بدنه : آیا ربات‌های پیشخدمت می‌توانند کمی خم شده و به مشتریانی که تازه وارد رستوران می‌شوند، تعظیم کوچکی به نشانه احترام کنند؟ آیا حین دریافت سفارش مشتری‌ها و میهمانان رستوران، لبخندی بر لب‌ ربات‌های پیشخدمت جای می‌گیرد و یا این که نباید انتظار چنین چیزی را داشته باشیم؟ ربات‌های پیشخدمت دارای یک خاصیت بزرگ هستند و آن این است که از برخوردهای مختلف مشتری‌ها چیزی احساس نکرده و می‌توانند در مقابل تمام آن‌ها، رفتار یکسانی داشته باشند.

ربات‌های پیشخدمت می‌توانند بدون خستگی تمام روز را کار کنند و نیازی به استراحت کردن نخواهند داشت. آن‌ها از مشکلات زندگی شخصی خود تاثیر نمی‌گیرند و بدون آن که نیازی به حل مسائل داشته باشند، با تمام قوا کار خواهند کرد. اما به کار بردن ربات‌های پیشخدمت در رستوران‌ها، به شکلی نیز صمیمیت و احساس راحتی را از مشتریان خواهد گرفت. شما احتمالا نمی‌توانید گپ و گفتی با پیشخدمت داشته و نظر او را درباره طعم غذاها بپرسید!

ربات‌های پیشخدمت از قبل برنامه‌ریزی شده اند و حتما غذاهای خاصی را به شما پیشنهاد خواهند کرد که از قبل در برنامه آن‌ها قرار داده شده است. اما این نسل می‌توانند تحولی در صنعت رستوران‌داری ایجاد کرده و ارائه سرویس‌ها را به شکلی بهینه به انجام برسانند. به خصوص اگر ربات‌ها را در بخش ارسال غذا به درب منازل نیز به کار گیریم. به این صورت ارسال سفارشات در کمترین زمان صورت پذیرفته و نظم و ترتیب خاصی به خود می‌گیرند.

 

انشا ربات پیش خدمت ( انشای شماره 11  – طنز ) :

 

زنگ خورد ربات پیشخدمت آمد و گفت:سرورم بیدار شو!

در جواب گفتم:بیدار نمیشوم.

بعد از چند دقیقه باز آمد و همان جمله را تکرار کرد. باز هم جواب دادم بیدار نمی شوم آخر روبه من کرد و گفت مطمعنی ؟؟؟

با چهره ای عصبانی گفتم: آره میخام کپه مرگمو بزارم

ربات به سمت آشپز خانه رفت و با یک پارچ لیوان آب سرد به سمت من برگشت

مجبور شدم قبل از این که آبو روم بریزه از خوابم بلند شم

فکر میکنه چون زنگ ساعتو رو ساعت هفت تنظیم کردم باید هر جوری شده از خواب بیدارم کنه ….

 

 

پایان مجموعه انشای زیبای انشا ربات پیشخدمت صفحه 55 نگارش نهم 

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *